فصل نقل و انتقالات یکی از سخت ترین تایم های فوتبال به خصوص در ایران است . در کشورهای اروپایی گاها بازیکنی از یک سال قبل میداند که سال بعد را در کدام تیم توپ خواهد زد و این مورد را همه هواداران نیز می دانند و از استرس ها کاهش پیدا میکند . اما در ایران :
در ایران صبح بازیکنی با یک تیم به توافق می رسد و ناهار را میهمان مدیر عامل یک باشگاه دیگر است و شام را در دفتر یک مفسد اقتصادی که هیچ ربطی به فوتبال ندارد و فقط از فوتبال چک دادن و به گند کشیدن فوتبال را بلد است میخورد .
بازیکن ایرانی که از بچگی پیراهن یک تیم را به تن میکرده و کلی عکس با پیراهن تیم خاصی دارد یک شبه نظرش عوض می شود و تیم مورد علاقه اش تغییر می کند . بازیکن ایرانی رنگ عوض می کند و البته به ندای قلبش که همانا پول است گوش می دهد . این وسط تنها سر هوادار بی کلاه می ماند .
هوادار اینجا دایما و چند دقیقه یک بار صفحات اینترنت را رفرش می کند تا شاید خبری که منتظرش هست و بازیکنی که میخواهد در تیم مورد علاقه اش ببیند را ببیند و بخواند .
اینجا باشگاه لیست خروجی را به خبرنگاران میدهد و خود باشگاه ده دقیقه بعد آن را تکذیب می کند .
هوادار در نقل و انتقالات به اندازه چند سال پیر می شود و برای پیدا کردن خبر نقل و انتقالاتی دست به دامان هرکسی می شود .
اینجا در فصل نقل و انتقالاتی یک دفعه افراد زیادی با برخی بازیکنان و مربیان و مدیران فامیل می شوند تا اخبار کذب را به راحتی تحویل هوادار از همه جا بی خبر بدهند . اینجا در فصل نقل و انتقالات همه از بوقچی و خبرنگار و هوادار و … خود را منبع معتبر نقل و انتقالاتی میدانند و خبر تولید میکنند ولی در اصل کسی منبع معتبر نیست حتی خود بازیکن و خود مدیر تیم . اینجا خود بازیکن نمیداند که یک ساعت دیگر آبی می شود یا قرمز , اینجا ایران است مهد نقل و انتقالات پر حاشیه و پوچ و بازیکن های دو زاری که در این آشفته بازار به راحتی قرارداد میلیاردی میبندد و کسانی که ترقه هم نیستند لقب بمب می گیرند .
هادی صاحب خواجه- آبی پوشان
1 دیدگاه برای “اندر حکایت نقل و انتقالات در ایران”