✍️ محمود فخرالحاج
🔹اینقدر رفت و برگشت و رفت و برگشت که دیگر خودش هم باورش شده بود که تنها مدیری که اجازه دارد هی برود و دوباره با افتخار بر منصب مدیریت بنشیند خود خود اوست.. انگار باور کرده بود که تنها خودش فرشته نجات است و باید به او اعتماد کرد.
🔹اما فکر نمی کرد که دیگر این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست.. نه این دوره مثل آن دوره های قبلی است و نه خودش آن مدیر سرحال و با برنامه و قابل نفوذ و مورد اعتماد است و واقعا هم همین طور هم شد.
🔹یک بازگشت تلخ پس از ۹ سال تمام خاطره های شیرین قهرمانی هایش را به یکباره از ذهن ها پاک کرد.. یک اتفاق تلخ، یک غم بزرگ می تواند تمام دلخوشی ها و خاطره های شیرین گذشته را پاک کند و همین طور هم شد.
🔹حذف از آسیا و سپس شاید کسر امتیاز و سپس شاید… نه دیگر نمی خواهیم ادامه بدهیم، جملات همین طور دلهره آور، پر استرس و اضطراب و وحشت آور و ترسناک هستند که دوست نداریم آنها را از ذهن روی کاغذ هم بیاوریم..
🔹تاریخ مصرف فتح الله زاده هم گذشت و به انقضا رسید و آرزو می کنیم دیگر هیچ وقت ایشان را حتی تا چند صد متری باشگاه نبینیم چه برسد به درون آن… تاریخ مصرف همه مدیران گذشته تمام شده است و هیچ یک خودشان را در حد مدیرعاملی باشگاه استقلال به اثبات نرساندند و جز بدهی و جز خرابکاری هیچ راه صافی را برای استقلال هموار نکردند که نکردند و نکردند.