بیوگرافی علیرضا رمضانی :
رمضانی متولد ۱۳ خرداد سال ۷۲ است. در ابهر به دنیا آماده است. او فرزند آخر خانواده رمضانی است. پدرش بازنشسته است و مادرش هم خانهدار است. دو برادر به نامهای مسعود و عبدا… دارد و یک خواهر. تحصیلاتش را تا دیپلم برق به پایان رسانده است.
دوستان مشوق
در خانواده او کسی فوتبالیست نبود، اما دو دوست به نامهای کیوان و سعید داشت که همیشه علیرضا را تشویق میکردند که فوتبالیست شود. همین تشویقها باعث شد تا او هم جدیتر دنبال فوتبال را بگیرد و امیدوار به این باشد که روزی میتواند فوتبالیست بزرگی شود.
پدرش مخالف فوتبالیست شدن علیرضا بود
پدر علیرضا اصلاً دوست نداشت او فوتبالیست شود. به همین دلیل همیشه به او میگفت: درس بخوان و فوتبال بازی نکن، اما علیرضا همیشه دور از چشم پدر از خانه بیرون میرفت و فوتبال بازی میکرد. او برای فوتبال بازی کردن از مدرسه هم فرار میکرد تا بتواند با دوستانش در زمین خاکیهای محله فوتبال بازی کند. این وسط اصرار پدر هم فایدهای نداشت.
اول فوتبال، بعد درس
برای پسر ابهر فوتبال مهمتر از درس بود. در ابتدا نمرههای درسیاش خوب بود، اما علاقه زیاد او به فوتبال باعث افتش در تحصیل شد تا ناراحتی پدر را به همراه داشته باشد. با این حال الان بابای علیرضا، از حامیان او است و خوشحال است که پسرش به استقلال راه پیدا کرده است.
بیل به دست به دنبال علیرضا
علیرضا شیطنتهای خاص خودش را در بچگی داشت. از در و دیوار صاف هم بالا میرفت. در محلهشان یک زمین خاکی بود که با بچهها میرفتند و آن جا فوتبال بازی میکردند. هر روز هم پیرمرد محله با بیل دنبالشان میدوید که چرا این جا فوتبال بازی میکنید؟ بچهها هم از ترس او میدویدند، اما امروز دوباره روز از نو و روزی از نو بود. بچهها بریم زمین بازی کنیم؟
عشق فرهاد مجیدی
فوتبالیست مورد علاقه او فرهاد مجیدی بود. از بچگی علاقه زیادی به بازی او داشت و فرهاد را الگو قرار داده بود. فقط علیرضا دو سال دیرتر به استقلال آمد که اگر زودتر این اتفاق افتاده بود میتوانست با بازیکن محبوب کودکی خود همبازی هم شود.
کُری با برداران پرسپولیسی
علیرضا از بچگی استقلالی شدید بود. برای اثبات این ادعا به چند خط بعد این گزارش رجوع کنید. با همه اینها دو برادر او پرسپولیسی شدید بودند و به همین دلیل همیشه برادر کوچک با آنها کُری داشت.
اولین باری که استادیوم رفت
۱۵سال سن داشت که برای اولین بار پایش را به ورزشگاه آزادی گذاشت. حضور در ورزشگاه برایش جذابیت خاصی داشت. به همراه سعید و کیوان دو دوست استقلالیاش برای تماشای بازی تیم محبوبش از ابهر راهی تهران شده بودند. بازی استقلال و سایپا بود که علیرضا برای اولین بار حضور در استادیوم را تجربه کرد. در آن بازی استقلال در دقایق پایانی بازی با گل آرش برهانی برنده شد.
شروع فوتبال
شروع فوتبال علیرضا رمضانی از زمینهای خاکی ابهر بود. او سپس به تیم ابهر رود رفت و بعد از این راهی مقاومت تهران شد. دوران خدمت خود را هم در این تیم سپری کرد و سپس با قرارداد ۳۰ میلیون تومان به تیم نفت و گاز گچساران پیوست. درخشش علیرضا در این تیم باعث شد تا استقلال خواهان جذب او شود تا سرانجام او به رویای بزرگ کودکیاش دست پیدا کند.
در استقلال مورد اعتماد امیر قلعهنویی قرار گرفت. او برای استقلال بازی کرد و در همان چند بازی خود نگاهها را به سوی خود خیره کرد. لقب پدیده را گرفت که به یک باره دچار مصدومیت شدید شد تا چند ماه از فوتبال به دور باشد. او حالا بدون مشکل مصدومیت در خدمت استقلال است. یک جوان آماده و با انگیزه که اگر مظلومی به او اعتماد کند چیزی را از دست نداده و بلکه به دست خواهد آورد.
چرا زندگی در خوابگاه؟
علیرضا رمضانی نه بالای شهر خانه دارد و نه در هتل زندگی میکند. خانه او در خوابگاه است، اما جالب است بدانید که باشگاه در ابتدای فصل به او پیشنهاد اجاره مسکن را داد، اما این خود علیرضا بود که قبول نکرد. رمضانی برای این که به حاشیه نرود و زندگی سالم و بیحاشیه خود را دنبال کند ترجیح داد در همین خوابگاه بماند تا این که خانه مجردی داشته باشد. او در یکی از اتاقهای خوابگاه کمپ استقلال زندگی میکند و همین جا آرزوها و رویاهای خود را دنبال میکند.
ماشین ندارد
بازیکن جوان استقلال در حال حاضر ماشین هم ندارد. او منتظر است تا باشگاه مبلغی از قراردادش را پرداخت کند تا علیرضا هم بتواند ماشین زیر پایش بگذارد. او هر روز با آژانس راهی تمرین میشود. بچههای خوابگاه همه با هم راهی تمرین میشوند تا برای رسیدن به اهدافشان تلاش کنند.
تیپ و لباس
علیرضا رمضانی خوشتیپ است. او به تیپ و لباسش اهمیت میدهد و اصولاً سعی میکند خوش تیپ باشد. مرتب بودن و تمیز بودن هم یکی دیگر از مواردی است که او همیشه در لباس پوشیدنش رعایت میکند.
بازیگر مورد علاقه
از بازیگران مورد علاقه او میتوان به پریناز ایزدیار اشاره کرد. بازی خوب این هنرپیشه در سریال زمانه باعث شد تا رمضانی او را به عنوان یک هنرپیشه موفق قبول داشته باشد.
تکیه کلام: نمیدونم والا
تکیه کلام پسر استقلال نمیدونم والا است. او بیشتر در صحبتهایش از این تکیه کلام استفاده میکند. آقای رمضانی کی بازی میکنی؟ نمیدونم والا. خوب هستی؟ نمیدونم والا…
رفیق باز نیست
در تیم با بیشتر بچهها خوب است، اما سعی میکند همیشه رابطهاش را در حد متعادل نگه دارد. از صمیمی شدن زیادی خوشش نمیآید و رفیق باز نیست. دوستیها را در حد تعادل خودش دوست دارد.
ترس از مار
علیرضا رمضانی از مار به شدت میترسد. علیرضا حتی با دیدن عکس مار هم تنش میلرزد و به شدت از این خزنده بیآزار که نه با آزار میترسد. اگر یک روز او با مار مواجه شود یک جا خشکش میزند و توان فرار کردن هم ندارد.
خوش خوراک
علیرضا همه غذایی میخورد. این طور نیست که بگوید فلان غذا را دوست ندارم یا بدم میآید. او همه نوع غذا را دوست دارد و بچه خوش خوراکی است. آشپزی را هم خوب بلد است، اما چون در خوابگاه زندگی میکند دست به آشپزی نمیزند چرا که همیشه غذا را حاضر و آماده مقابل اتاقش تحویل میگیرد.
کتابهای روانشناسی
به مطالعه کتابهای روانشناسی علاقه خیلی زیادی دارد. علیرضا کتابهایی که او را به هدفهای بزرگ راهنمایی کنند میخواند. چرا که خودش هم این باور را دارد که آدمی به هر چه میخواهد، میتواند دست پیدا کند. پسر استقلال اراده محکمی هم دارد.
علاقه به مسی
علاقه زیادی به مسی دارد. الگوی خارجی او لیونل مسی در فوتبال است. علیرضا دوست دارد یک روز فوتبالش شبیهه مسی شود. به همین دلیل همیشه بازیهای او را تعقیب میکند.
آرسنال
او اگر چه طرفدار مسی است، اما نه بارسلونایی است و نه اینکه طرفدار رئال باشد. تیم مورد علاقه او آرسنال است. او همیشه با علاقه زیادی بازیهای آرسنال را تماشا میکند و دوست دارد تیمش برنده بازیها باشد.
یک روز لژیونر میشود
سقف آرزوهایش در فوتبال لژیونر شدن است. او باور دارد که میتواند یک روز از استقلال به خارج از فوتبال ایران برود و در یک تیم خوب فوتبال بازی کند. علیرضایی که با اراده محکمش از ابهر به استقلال رسید، حتماً میتواند از استقلال هم به اروپا راه پیدا کند.
نماز اول وقت
به اعتقادات مذهبیاش پایبند است. نمازش را همیشه اول وقت میخواند و نماز صبحش را هم ترک نمیکند. رمضانی اعتقاد دارد تا به امروز هر چه به دست آورده از لطف و محبت خدا بوده و به همین دلیل همیشه باید شکرگزار او باشد.
متنفر از دروغ و منت
دروغ گفتن دیگران خیلی او را اذیت میکند. از سویی از منت گذاشتن دیگران هم خیلی بدش میآید به همین دلیل خودش هم سعی میکند هیچوقت بر سر کسی منت نگذارد.
سفر به ابهر
همیشه در تعطیلات به ابهر سفر میکند. بر عکس خیلی از بازیکنان که در تعطیلی تمرینات راهی خارج از کشور میشوند علیرضا راهی زادگاه خود میشود تا دیداری با خانوادهاش داشته و از زحمات آنها تشکر کند.
یک خصلت بد
یکی از خصلتهای بد علیرضا زود عصبانی شدن است. اگر چه خودش تمایل زیادی به رفع این نقطه ضعفش دارد، اما تا به حال موفق به این کار نشده تا در نهایت زود از کوره در رفتن یک امتیاز منفی را برای او به همراه داشته باشد. با این حال او امتیازهای مثبت زیادی هم دارد.
خنده و باز هم خنده
از خصوصیات خوب او میتوان به زیاد خندیدنش اشاره کرد. رمضانی بچه خوش خنده و شوخ طبعی است و بچههای استقلال بیشتر او را با چهرهای خندان در تمرینات میبینند. بازیکنی که کمتر با چهره اخمو یا بیحال در تمرین حاضر شده است.
تمیز و مرتب
پسر جوان استقلال به نظم و انضباط اهمیت زیادی میدهد. همیشه مرتب و تمیز راهی تمرین میشود و همان یک اتاقی که در خوابگاه زندگی میکند را مرتب و تمیز نگه داشته است. همیشه سر وقت در تمرین حاضر میشود و اصولاً دیر نمیکند.
ارادت به امام هشتم
رمضانی ارادت ویژهای به ائمه دارد. او علاقه قلبی زیادی به امام هشتم دارد و سفر به مشهد و زیارت حرم پاک امام رضا (ع) به او آرامش خاصی میدهد.
6 دیدگاه برای “بیوگرافی علیرضا رمضانی”