*بیوگرافی:
علی چینی متولد ۱۹ / ۴ / ۵۵ است و در تهران و بیمارستان مولوی به دنیا آمده. بزرگ شده خیابان قزوین پایتخت است. ۵ برادر دارد و ۲ خواهر. حمید، مجید، منوچهر، فرامرز و بهنام برادران او را تشکیل میدهند. علی فرزند آخر خانواده چینی است.
*خانواده ورزشکار و قهرمان
خانوادهاش با ورزش دوستی داشتند تا جایی که بیشتر اهل خانه دنبال ورزش را گرفتند. برادرش مجید، قهرمان پرش با نیزه ایران بود و کارشناس تربیت بدنی. پدرش قهرمان ژیمناستیک قبل از انقلاب بود و خواهرانش هم شناگر و نجات غریق. به همین دلیل علی هم سراغ ورزش را گرفت.
*پسر عمه کاظم محمودی
کاظم محمودی، بازیکن سابق استقلال پسر دایی علی بود. نکته قابل توجه این بود که زمانی کاظم به استقلال آمد که علی داشت از این تیم میرفت تا فامیلها همزمان نتوانند در استقلال با هم بازی کنند. هر دو رفاقت خوبی هم با یکدیگر دارند.
*دور افتخار در رشتههای ورزشی
علی چینی یک دور در رشتههای ورزشی زده است. او از بچگی شنا را آموخت. وقتی ۵-۶ سالش شد پدرش او را به ژیمناستیک برد. بعد هم برادرش مجید او را وارد رشته چهار گانه شنا کرد و اتفاقاً علی به عنوان قهرمانی مسابقات تهران هم دست پیدا کرد. وارد پرش با نیزه هم شد و آن جا هم موفق بود تا اینکه یک روز دید در مدرسهشان پلاکاردی نصب کردهاند و برای جذب تیم دسته دوم ساحل تهران بازیکن جذب میکنند. علی که دوست داشت شانس خود را در فوتبال هم امتحان کند، در این تستگیری شرکت کرد و قبول شد تا وارد رشته فوتبال شود.
*طرفدار هلند
از بچگی طرفدار تیمملی هلند بود. عاشق فانباستن بود و همه بازیهای هلند را تماشا میکرد. وقتی به صورت حرفهای فوتبال خود را آغاز کرد طرفدار استقلال هم شد تا جایی که به آرزویش که حضور در این تیم بود هم دست پیدا کند.
*مهاجمی که مدافع شد
مهاجم بود. تا رده جوانان تیمملی هم به عنوان مهاجم فوتبال بازی میکرد تا اینکه سر از تیم بانک تجارت در آورد و با تشخیص مربیان دفاع چپ شد. علی به عنوان دفاع چپ بیشتر توانست تواناییهای خود را نشان دهد.
*شیطون محله
بچه شیطون و بازیگوش محله بود. یک روز نبود که علی آرام باشد. اگر هم یک جا نشسته و ساکت بود احیاناً تب کرده بود و حال خوشی نداشت. آنتن ماشینها را میشکست و بعد میرفت در آنها گوگرد میریخت و برای خودش آتش بازی میکرد. یک تیر کمان هم درست کرده بود که با آن… ادامه شیطنتهای علی را نمینویسیم… او از همه آنهایی که با شیطنتهای بچگیاش اذیت شدند حلالیت میطلبد.
*تنبل کلاس
درسش اصلاً خوب نبود. مخصوصا زمانی که وارد راهنمایی شد فوتبال بیشتر وقت و تمرکزش را گرفت. اول راهنمایی، دوم و سوم راهنمایی را مردود شد. یعنی یک سال رد میشد، یک سال قبول میشد تا اینکه در نهایت به زور توانست دیپلم حسابداری را بگیرد. زمان مردودیهای علی همزمان بود با حضور او در تیمملی جوانان.
*حجازی او را به استقلال آورد
نظر ناصرخان حجازی به او مثبت بود. علی بازیکن تیم پیام مقاومت مشهد بود که حجازی از او خواست به استقلال بیاید. در نهایت سال ۷۶ بود که علی به استقلال آمد. او ۳ سال در جمع آبیها حضور داشت.
*رقم قرارداد
مذاکره او در باشگاه استقلال با کامران منزوی و حسن خاوری انجام گرفت. وقتی پای قرار داد نشست به او گفتند چند میخواهی و علی جواب داد ۳ و نیم میلیون. به او گفتند حل است و هفته آینده برای دریافت پیش قسط قراردادت به باشگاه بیا. وقتی هفته آینده برای دریافت قراردادش به باشگاه رفت دید مبلغ قراردادش یک میلیون افزوده شده است. جریان را پرسید که به او گفتند: چون هیچی نگفتی و قانع بودی خودمان مبلغ قراردادت را بالا بردیم. علی با پول قراردادش یک کادیلاک خرید.
*دو الگوی فوتبالی
در فوتبال بیشتر از همه الگویش مجتبی محرمی بود. علی اگر چه استقلالی بود، اما علاقه زیادی به بازی مجتبی محرمی داشت. بعد از محرمی، زرینچه از دیگر الگوهای چینی به حساب میآمد.
*تو بازیکن حجازی هستی برو
۳ سال از زمان حضورش در استقلال میگذشت. ناصر حجازی از استقلال رفت. علی هنوز در استقلال بود که تغییر و تحولات در این تیم به ضررش تمام شد. مربی وقت استقلال به او میگفت: تو بازیکن حجازی هستی و باید از تیم جدا شوی. همین اتفاقات باعث شد تا علی علیرغم میل باطنیاش از تیم جدا شود.
*بهترین گل
بهترین گلش را به برق شیراز زده است. استقلال در کورس قهرمانی بود و به ۳ امتیاز این بازی نیاز مبرم داشت. تا دقیقه ۸۰ هم بازی صفر بر صفر دنبال میشد تا اینکه استقلال صاحب یک موقعیت کرنر شد. توپ را آبیها فرستادند و در حالی که فرهاد مجیدی میخواست به توپ ضربه بزند علی فریاد زد: ولش کن، خودم میزنم. او از فاصله ۳۵ متری دروازه برق، شوت محکمی را روانه دروازه حریف کرد که با گل استقلال همراه شد تا با این برد استقلال شانس قهرمانی خود را افزوده و به جام برسد. بعد از این برد علی فتحاللهزاده به هر یک از استقلالیها دو سکه پاداش داد.
تیمهایی که در آن بازی کرد
در تیمهای ساحل، شیمیایی رازی، کشاورز تهران، مقاومت بسیج، پیام مقاومت مشهد، استقلال تهران، ذوب آهن اصفهان، استقلال شهرداری رشت، نساجی مازندران و کاوه تهران بازی کرده است
*چطور با همسرش آشنا شد؟
سال ۸۴ بود که علی بعد از پایان فوتبالش در بنگاه مسکن دامادشان مشغول به کار شد. خانمی که دنبال واحدی برای آرایشگاه میگشت وارد بنگاه شد و علی هم چند مغازه و واحد را برای آرایشگاه معرفی کرد. همان جا از خانم مشتری خوشش آمد و بعد به خواستگاریاش رفت تا سال ۸۴ به عقد هم در آیند. همسر او الان هم آرایشگر است و در میدان پاسداران تهران آرایشگاه دارد.
*بچههای علی
علی دو فرزند دارد. یکی آراز ۷ ساله و یکی هم فراز ۴ ساله. پسران او زیبا هستند و اگر چه فاصله سنی ۳ سالهای با هم دارند، اما با این حال شباهت زیادی به یکدیگر دارند. هر دو هم عشق فوتبال هستند تا به احتمال راه پدر خود را ادامه دهند.
*روزهای سخت بیماری
بعد از پایان فوتبال و در حالی که تازه عقد کرده بود نارسایی کلیه پیدا کرد. علی دیالیز میشد و احتیاج به پیوند کلیه داشت. بیماری سخت او باعث شد تا وی به دلیل اینکه همسرش اذیت نشود از او بخواهد جدا شود، اما همسرش به عشق علی پشت سرش ایستاد و در آن روزها خیلی کمکش کرد. در نهایت علی خوب شد. او کلیههایش را پیوند زد. ۶ میلیون هم در آن مقطع هزینه کرد که بخشی از این هزینه توسط خودش و بخش دیگری با پیگیری و کمک علی فتحاللهزاده، ناصر حجازی و علیرضا منصوریان رقم خورد. آن روزها حجازی به عنوان مربی سابق او به شدت به دنبال حل مشکل علی بود.
*زندگی در تهرانپارس
ساکن تهرانپارس است. چند سالی است که در این محله تهران اقامت دارد. اتومبیل شخصیاش هم یک پژو است. او شغل دومی ندارد و تنها منبع در آمدش در حال حاضر از فوتبال است.
*رئالی سرسخت
از هواداران رئال مادرید است و به این تیم تعصب زیادی دارد. به همین دلیل همیشه با علی منصور رئالی با محمد خرمگاه بارسلونایی کُری میخوانند. علی میگوید در تنیس فوتبال هم با خرمگاه کُری دارد و ادعا میکند که محمد خرم به او میبازد.
*کار نشد ندارد
اعتقاد علی این است که کار نشد ندارد. به همین دلیل همیشه امیدوار است و هیچوقت نا امید نمیشود. از نقطه ضعفهایش هم این است که خیلی زود عصبانی میشود.
*رفقای علی
او دو رفیق همیشه ثابت به نام علیرضا منصوریان و محمد خرمگاه دارد که همیشه با هم هستند. در تیمملی و در پایههای استقلال، نفت تهران. همیشه این چند نفر با هم بوده و هستند. آتیلا حجازی و سرژیک تیموریان هم از دیگر دوستان نزدیک علی هستند.
*بد و خوب
بهترین خاطراتش به زمانی بر میگردد که ازدواج کرد. به روزهایی که پسرانش به دنیا آمدند. به خوشیها و دلخوشیها و بدترین خاطرهاش به سال ۷۶ برمیگردد وقتی که مادرش را برای همیشه از دست داد. او آن زمان بازیکن استقلال بود.
*شوخ و شاد
از خصوصیات مهمش میتوان به شوخ طبعیاش اشاره کرد. علی بچه خیلی شوخی است و وقتی رفقایش در کنارش هستند از شوخ طبعی و خندههای او لذت میبرند. علی بچه خیلی خاکی است و اهل کلاس گذاشتن و از این حرفها نیست.
*اول منصوریان، بعد علی
زمانی که در استقلال با منصوریان بازی میکرد شباهت چهرهای زیادی با هم داشتند. بعد هم این شباهت را به تراشیدن سرشان بیشتر کردند. اول هم منصوریان سرش را تراشید و بعد علی چینی. او زمانی که در تیم نساجی مازندران بازی میکرد تصمیم به تراشیدن سرش گرفت.
*آشپز خوب
برای خودش در آشپزی استاد است. خیلی خوب غذا درست میکند و همه نوع غذاها را بلد است درست کند. زندگی مجردی علی قبل از ازدواج باعث شده تا او آشپز خوبی باشد. به همین دلیل بعضی اوقات که همسرش در آرایشگاه است خودش دست به کار برای آشپزی میشود.
*فضای مجازی
علی در فضای مجازی هم حضور دارد، اما نه اینگونه که خیلی فعال باشد. اصولاً یک نگاهی به پیامهایش میاندازد و ترجیح میدهد چندان به اینترنت اعتیاد نداشته باشد. دوست دارد از فضای مجازی در حدی استفاده کند که زیاد اوقات او را به خود مشغول نکند.
*طرفدار عرب نیا
از بین چهرههای شناخته شده طرفدار فریبرز عربنیا است. او علاقه زیادی به این بازیگر دارد. صابر ابر نیز از دیگر هنر پیشههایی است که علی بازیاش را خیلی قبول دارد.
*تفریح مورد علاقه
زیاد اهل تفریح و گردش است. ترجیح میدهد اوقات فراغت خود را با خانواده به گردش و تفریح برود. به شهربازی میروند و علاقه زیادی هم به تماشای تئاتر دارند تا هر چند وقت یک بار تماشاگر تئاتر باشند.
*مارک باز
جزو پیشکسوتان خوشتیپ فوتبال است. به تیپ و لباسش اهمیت زیادی میدهد و دوست دارد همیشه خوش لباس باشد. اصولاً هم از لباسهای مارکدار استفاده میکند.
*همه زندگی زیبا است
اعتقاد دارد زندگی زیبا است. به همین دلیل همه دوران زندگیاش از کودکی تا همین مقطعی که در آن قرار گرفته را دوست دارد. علی آموخته که در زندگی همیشه باید امیدوار بود.
*مربی گری
سرمربیگری در تیم نونهالان و نوجونان استقلال، تیم بزرگسالان آسیا ویژن درنا، شموشک نوشهر و امید استقلال .
تا سال قبل مربی نفت تهران بود . او به عنوان یک مربی خوش فکر و با برنامه در کنار منصوریان و خرمگاه استقلالی در نفت حضور داشتند و امسال این کادر به آرزویشان که همانا حضور دز استقلال بو رسیدند و اکنون مربی استقلال در کنار دوست خوبش منصوریان است .
2 دیدگاه برای “بیوگرافی کامل علی چینی”