خستگی به تن مانده

 

🔹وقتی بازی شروع شد، دلمان پر بود از شور و شوق دیدار دوباره.. هیجان فوتبال و باز داد و فریادها و شادی ها و حتی غم هایش.. حتی در زمین و سکوهای سرد و خالی و بی روح ورزشگاه.. حتی با عکس تیمی با فاصله گذاری اجتماعی.. حتی شادی گلی که کمتر شبیه شادی های گذشته بود و… و…
🔹گل اول را که زدیم، امیدوار شدیم که این استقلال باز استارت گلزنی هایش را شروع کرده است، باز قرار است برگردد به همان تیم قبل از تعطیلات کرونایی، اما…
🔹گل تساوی فولاد همه شیرازه مان را از هم پاشید.. اخراج کریمی و سپس چند لحظه بعد اخراج مجیدی از روی نیمکت تمام تفکر تیمی را بر هم ریخت و تیم از همان زمان آشفته تر شد تا جایی که دیگر انگار درون زمین نبود.
🔹توپ ها یکی پس از دیگری از کنار دروازه استقلال یا با رشادت حسین حسینی دفع می شدند و آنقدر بازی خطرناک شده بود که نه دیگر نایی برای زدن گل تساوی داشتیم و بیشتر از ترس دریافت گل های سوم و چهارم به دنبال تمام شدن هر چه سریع تر بازی بودیم.
🔹در شبی که نه خبری از دیاباته بود و نه تفکر مجیدی هماهنگ بازی بود و نه روز ارسلان بود و نه شادابی قائدی و در روز هجوم ناداوری ها، استقلال با کمترین تفاضل گل بازی را به میزبان خود فولاد واگذار کرد تا شاید اینطور بتوان تعبیر کرد که خستگی استراحت ها و ناهماهنگی های چهار ماه تعطیلی اجباری لیگ به خوبی توانست در این شب و این بازی خود را در تن استقلال به وضوح نمایان سازد.
🔹برای بازی بعدی تنها سه روز فرصت داریم و باید در طی این سه روز همه خستگی ها و ناهماهنگی ها و بدشانسی ها را کنار بگذاریم و این شکست را تاوانی قرار دهیم برای خودمان تا شاید ۹ بازی باقیمانده را با هوشیاری و تمرکز و دقت بیشتری انجام دهیم.

✍️ محمود فخرالحاج

تلگرام استقلال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.