محمود فخرالحاج
نشستن روی نیمکتی که تیمش بیش از ۷ فصل است به قهرمانی لیگ نرسیده و همیشه در هفته های پایانی از کورس قهرمانی جا می ماند و در جام حذفی تنها به یک قهرمانی رسیده سخت ترین کار دنیاست که فرهاد به آن رسیده است و می خواهد این سخت ترین کار دنیا را انجام دهد.
فشار سخت و نفس گیری که این نیمکت دارد از همان هفته اول راه گلو و نفس کشیدن یک مربی را می تواند بگیرد، با نتایجی که می گیرد می تواند این راه نفس کشیدن را برای خودش باز کند و راحت و آسوده به کارش ادامه دهد و با عدم نتیجه گیری طوری این فشارها بر او افزایش پیدا می کند که ناخودآگاه دیگر عرصه را برای ادامه راه برای خود تنگ و ناممکن می بیند.
هنوز تیم علی منصوریان را از یاد نبرده ایم، هنوز تیم شفر را فراموش نکردیم، هر چند استراماچونی تنها ۱۰ هفته در کنارمان بود اما او فراموش شدنی نیست و با محمود فکری هم یک نیم فصل زندگی کردیم اما هیچ کدام جز شفر و یک قهرمانی حذفی نتوانستند برای آبی پوشان جام و قهرمانی بیاورند و نوبت برای این نیم فصل دوباره به مجیدی رسید تا او هم بخت خودش را برای رسیدن به جام امتحان کند.
هرگز دوست نداریم نسل طلایی و خاطره انگیزمان در دهه های ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ در عرصه مربیگری ناکام و شکست خورده ببینیم، از علی منصوریان گرفته تا فرهاد مجیدی و محمود فکری.. همیشه دوست داشتیم که از نسل خاطره انگیزمان مربیانی متولد شوند که جا پای پورحیدری ها و حجازی ها و قلعه نوعی ها بگذارند.