ناگفتههای اختلاف ساپینتو و فتحاللهزاده از زبان فرهاد موافق مدیر مجموعههای ورزشی استقلال :
🔹هیچ وقت با ساپینتو مشکلی نداشتم. او یکی از دوستان صمیمی من است. تقریبا هرروز، قبل و بعد از تمرین با هم بودیم. مشکل بین ساپینتو و علی فتح الله زاده بود. قبل از اینکه کمپ آماده شود کارهای مربوطه را سعید فتاحی انجام میداد. ساپینتو را به کمپ بردند تا بازدید داشته باشد. او برای سالنهای کنفرانس و سالن بدن سازی و… نظری داد که همه قسمتهای مجموعه کنار هم باشند. آجورلو هم دستور داده بود طبق نظر سرمربی تیم این کارها انجام شود. هنگام رفتن آجورلو تقریبا ۸۰درصد کارهای مجموعه انجام شده بود و زمین هم فقط نیاز به یک ترمیم و اصلاح داشت.
🔹فتح الله زاده در اولین بازدید گفت سالن بالا (که قرار بود سالن کنفرانس تیم باشد) که یک اتاق کوچک هم داشت و قرار بود در اختیار سرمربی قرار بگیرد، باید در اختیار مدیرعامل قرار بگیرد. ساپینتو از این تصمیم خیلی ناراحت شد. گفت قرار بود این قسمت در اختیار تیم قرار بگیرد. باشگاه، ساختمان و مدیرعامل خودش دفتر دارد. اینجا از نظر موقعیتی برای مدیرعامل مناسب نیست. فتح الله زاده مخالفت کرد و گفت من تعیین میکنم. آنجا باید اتاق من باشد. ساپینتو ناراحت شد که چرا وقتی تیم حداقل امکانات را ندارد و بچهها باید کفِ رختکن غذا بخورند، فضایی که قرار بود در اختیار تیم قرار بگیرد، در اختیار مدیرعامل باشگاه باشد. مگر این مجموعه چقدر فضا دارد که یک طبق کلا در اختیار مدیرعامل باشد؟
🔹سر این مساله با هم به شدت اختلاف پیدا کردند. شیطنت عدهای نیز باعث شد این اختلاف به اوج برسد. فتح الله زاده نظرش این بود که در باشگاه بایرلورکوزن هم همینطور است. اتاق مدیرعامل در خود کمپ ورزشی قرار دارد. ساپینتو هم به او گفت اینجا بایرلورکوزن نیست و شما هم مدیرعامل لورکوزن نیستی، در آن باشگاه همه چیز اصولی و سروقت است. شما آنقدر در پرداختیها عقب هستید که اگر به اینجا بیایید، تمرکز بازیکن من در تمرین به هم میخورد چون فکروذکرش مدام در این است که شما را ببیند و در مورد پرداختیها صحبت کند. دوستان فکر میکردند ساپینتو میخواهد قدرت نمایی کند اما اینطور نبود. او معتقد بود با توجه به مشکلات زیاد مدیریتی اگر دوستان به محل تمرین بیایند بازیکنان مدام به دنبال سوال در مورد دریافت پول خواهند بود. این مساله شروع اختلافات فتح الله زاده و ساپینتو شد.
🔹قبل از بازی با گل گهر به ساپینتو خبر دادند؛ به دنبال این هستند بازنده شوی و حتی رفتهاند و با افراد دیگر صحبت کردهاند. منتظر باخت شما به گل گهر هستند. همه ما این را میدانستیم که اگر در این بازی ببازیم کار تمام و ساپینتو رفتنی است. در کنار من یکی از معاونان فتح الله زاده قبل از بازی با چند لیدر تماس گرفت که در این بازی برای امیر قلعه نویی سنگ تمام بگذارید. وقتی این اتفاق افتاد ساپینتو ناراحت شد. گفت این بازی مرگ و زندگی برای استقلال است. نه برای رفتن یا ماندن من، امتیاز بازی مهم است. چرا باید سرمربی تیم مقابل تشویق شود؟
🔹من این موضوع را انتقال دادم، گفتند به او بگویید فرهنگ ما ایرانیهاست که از مهمانمان پذیرایی کنیم! ساپینتو به من گفت فرهنگ فوتبال در همه جای دنیا یکسان است. قرار نیست در یک کشور به یک مدل دیگر رفتار شود، این بهانه است. همه ما و حتی بازیکنان متوجه این بودیم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. خود ساپینتو بعد از بازی گفت این هدیهای بود که خدا به من داد. متاسفانه فتح الله زاده آسیب بزرگی را با لج بازیهایش به استقلال زد. مدام میگفت من فلانم و من تعیین میکنم چطور باشد.
🔹شاید هفتهای حداقل ۲ روز در مورد مسائل مختلف صحبت میکردیم. ساپینتو یک انسان کامل واقعی بود. زیر و رو نداشت. اگر عصبانی یا خوشحال میشد آن را نشان میداد. مانند یک نوزاد که شما به راحتی حس او را متوجه میشوید. یعنی انقدر ساده بود و رو بود. متاسفانه بعد از رفتن آجورلو، اتفاقات بدی افتاد. اینها باعث شد ساپینتو احساس کند میخواهند از نظر شخصیتی او را خراب کنند.
🔹مشکلات مالی زیادی در باشگاه بود و همه میدانند استقلال سال سختی را پشت سر گذاشت. وقتی فتح الله زاده آمد، باشگاه از نظر پرداختی عقب بود. ساپینتو به او این مساله را اعلام کرد. فتح الله زاده سریعا جبهه گرفت که چرا در زمان آجورلو در مورد مطالبات صحبت نمیکردی؟ الان که من آمدهام این صحبت را مطرح میکنی! فتح الله زاده به این سمت رفت که چون من به جای آجورلو آمدهام این حرف را میزند اما ساپینتو میگفت برای من فرقی نمیکند. با سازمانی به اسم استقلال قرارداد دارم. مهم این است هر فردی حضور دارد، به وظایفش عمل کند. همانطور که من باید به وظایفم عمل کنم. مثل این است که من به یک سری وظایفم عمل نکنم و بگویم من این قولها را به آجورلو دادم نه شما. من به تعهدم نسبت به باشگاه تا روز آخر باید عمل کنم. حالا هرکسی میخواهد مدیر باشد. شما هم وقتی مدیرعامل میشوی باید به تعهدات یک مدیرعامل عمل کنی اما تا من در مورد مشکلات حرف میزنم سریع میگویید چرا در زمان آجورلو نگفتی اما آن موقع هم گفته بودم. قرار نیست ۲ ماه عقب افتادگی پرداختی بازیکنان چون شما آمدهاید ۳ ماه بیشتر شود! شما باید بگویید ۲ ماه عقب افتاده و من باید در اولین فرصت این کار را انجام بدهم.
🔹شاید موضوعی که باعث شد ساپینتو، فتح الله زاده را هیچ وقت نبخشد اتفاقی بود که برای خانهاش پیش آمد، عنوان کرد: فتح الله زاده و معاونهایش با من تماس گرفتند که فوری برای ساپینتو خانه پیدا کنیم. حتی مدیر مالی باشگاه به من فردی را معرفی کرد که برای یامگا، سیلوا و دیگر خارجیهای تیم هم خانه گرفته بود. گفتند او استقلالی و در کارش قوی است. از نظر مبلغ هم او که خودش در منطقه فرشته و شمال تهران املاک دارد، خودشان هماهنگ هستند. گفتیم پس مشکلی نیست و برویم خانهها را ببینیم. ماه بهمن بود.
🔹ساپینتو از همسرش خواست زودتر به ایران بیاید تا با هم خانهها را ببینند. من به همراه ساپینتو، همسرش و مترجمش، حدود ۱۰ روز از تمرین به منطقه فرشته و سعادت آباد و… میرفتیم و تا ۱۲-۱۱ شب به دنبال خانه میگشتیم. تا اینکه خانهای را قبول کردند. صبح روز بعد که پنجشنبه بود با مدیر مالی تماس گرفتم گفتم خانه انتخاب شده، او هم گفت شما دیگر کاری نداشته باشید، شنبه هماهنگ میکنم مالک بیاید قرارداد ببندد.
🔹شنبه بعدازظهر بنگاهی تماس گرفت گفت هرچه با باشگاه تماس میگیرم کسی جواب نمیدهد. خودم با مدیرمالی تماس گرفتم گفتم شما با فلانی قرار گذاشتهاید اما هرچه تماس میگیرد جواب نمیدهید. گفت فتح الله زاده کنسل کرده! من نمیدانم چرا، خودت با او تماس بگیر. با فتح الله زاده تماس گرفتم گفتم شما هرروز میگفتید فوری برای ساپینتو خانه پیدا کنید چون هزینه هتل خیلی بالا است. الان میگویند کنسل کردید. گفت بله، چرا باید برای او خانه بگیریم؟! گفتم خودتان گفتید. عدد را خود شما و مسئول مالی هماهنگ کردید. گفت نه، به او بگویید با این قیمتها من خانه نمیگیرم. به فتح الله زاده گفتم ما اصلا در جریان مبلغ نیستیم. این فرد آشنای خود باشگاه است. گفت نه من برایش خانه نمیگیرم. اطراف چیتگر برایش خانه پیدا کنید.
🔹هزینه هتل ساپینتو حدودا ماهی ۴۵۰ میلیون تومان میشد اما اجاره خانه دویست و اندی میلیون تومان بود. ساپینتو از این رفتار خیلی ناراحت شد و به هم ریخت. ساپینتو به من گفت این موضوع ربطی به مسائل و مشکلات مالی ندارد. اینها میخواهند من را کوچک کنند و به شخصیتم آسیب بزنند. از آنجا ساپینتو تبدیل به فرد دیگری شد. انگار غم روی صورتش نشست. دیگر از ساپینتو شاداب و پرهیجان خبری نبود. متاسفانه دوستان فکر میکنند فوتبال مثل ۱۵-۲۰ سال پیش است که از چند روزنامه یکی برای خودشان باشد و هرطور دوست دارند بنویسند. الان مردم خیلی زود همه چیز را متوجه میشوند.
🔹روزی همراه ساپینتو بودم که فتح الله زاده با من تماس گرفت. گفت به ساپینتو بگو مهدی مهدی پور را از تیم اخراج کند. هنگام جام جهانی بود که فکر میکنم با هم مشغول تماشای بازی پرتغال-سوئیس بودیم. به ساپینتو این مساله را انتقال دادم. او خیلی عصبانی شد. گفت دلیل؟ گفتم میگوید مهدیپور پشت سر من صحبت کرده و تیم را تحریک میکند. گفت فرهاد، در مورد مسائل فنی تیم جواب تو به دیگران فقط این است که بگویی به من ربطی ندارد. تو دوست صمیمی من هستی اما این آخرین باری باشد که در این موضوع کسی به تو خبری میدهد که بیایی به من بگویی، اگر کسی نظری دارد خودش مستقیم به من بگوید. اگر این حرف را به تو زده خودش میداند که چه اشتباهی میکند. به او بگو این موضوع کاملا تحت اختیار من است. اجازه نمیدهم کسی به من بگوید چه کسی را بازی بدهم یا ندهم. مهدی پور یکی از بهترین بازیکنان من است. فتح الله زاده مدیرعامل باشگاه است. اگر راست میگوید از اختیاراتش استفاده کند، کمیته انضباطی تشکیل بدهد، به مهدی پور ثابت کند کار اشتباهی کرده است. اگر آنجا با مدرک ثابت شد مهدی پور کاری خلاف نظم باشگاه انجام میدهد، میتوانند از من بخواهند کار خودم را انجام بدهم نه اینکه فردی زنگ بزند که از این بازیکن خوشم نمیآید و از آن بازیکن خوشم میآید یا فلانی پشت سر من صحبت کرده است. اینجا مدرسه و مهدکودک نیست. باشگاه استقلال است. فوتبال هم اصول خودش را دارد.
🔹به فتح الله زاده گفتم ساپینتو میگوید به هیچ وجه کسی حق دخالت در این مسائل را ندارد. به او خیلی برخورد. گفت من مدیرعامل هستم. مهدی پور که هیچ، خودش را هم بیرون میکنم! من همیشه با ساپینتو در مورد فوتبال ایران صحبت میکردم. میگفت شما نمیدانید چه ثروت و پتانسیلی در فوتبال ایران خوابیده است. فوتبال شما، مثل فوتبال ۴۰ سال پیش پرتغال است. مثل پرتغال سرشار از استعداد فوتبال هستید اما از نظر ذهنیت فوتبالی مشکل دارید. مشکل فوتبال ایران است که ذهنیتش متفاوت از دنیای فوتبال است. آنچه شما به خصوص تیمهای مدیریتی و بعد از آن بازیکنان در آن ضعف دارند، این است که ذهن فوتبال را ندارید. من برای این موضوع مبارزه میکنم حتی اگر یک نفر از خواب بیدار شود. حتی اگر بتوانم یک نفر را هوشیار کنم که شما مسیر را اشتباه میروید.