✍️ محمود فخرالحاج
🔹قبل تر از اینها شایع شده بود که در صورتی که سعادتمند از مدیریت باشگاه کنار برود، احتمال بازگشت دوباره مجیدی به نیمکت و سرمربیگری تیم است که این جای تعجب بسیاری را برایمان باقی گذاشت.
🔹هر چقدر که ما فرهاد مجیدی را دوست داریم، اما انگاری فرهاد نه ما را دوست دارد و نه خودش را.. اگر فرهاد ما هواداران را دوست داشت هرگز در حساس ترین زمان تیم محبوبش را رها نمی کرد حتی در صورت مذاکره مدیریت با یک شخص دیگری.
🔹اگر فرهاد ما هواداران و تیمش را دوست داشت هرگز چهار ماه متوالی سکوت نمی کرد و خودش را از دید خبرنگاران و تریبون کنفرانس ها پنهان و فراری نمی کرد.. اگر فرهاد خودش را دوست داشت این رفتارهای دور از انتظار را به عنوان سرمربی تیم بزرگی همچون استقلال انجام نمی داد.
🔹فرهاد مجیدی برای دومین بار در طی یکسال به استقلال آمد، یکبار پس از اخراج شفر از دستیاری ایشان به جانشینی ایشان رسید و تیم استقلال پنج بازی آخر فصل گذشته هدایت کرد تا اینکه برای فصل بعد استراماچونی به عنوان سرمربی انتخاب شد.
🔹فرهاد کنار رفت و این تنها شش ماه بیشتر طول نکشید تا اینکه دوباره پس از رفتن استراماچونی در اواخر نیم فصل اول دوباره اسم فرهاد به میان آمد و مجیدی شد جانشین استراماچونی و از هفته یازدهم دوباره هدایت تیم محبوبش را بدست گرفت.
🔹آن همه فشار در تمام دورانی که مجیدی روی نیمکت بود و سایه سنگین استراماچونی روی این نیمکت سنگینی می کرد، تا دو سه ماه اول حضورش خوب پیش می رفت و ارتباطش با هواداران و اصحاب رسانه و مدیریت و…و… عادی بود تا اینکه در ۱۰ هفته پایانی اوضاع تغییر کرد.
🔹 ۱۰هفته پایانی اگر برای فرهاد زجرآورترین دوران مربیگری اش بود، این را باید حتم بداند که برای هواداران آبی هم زجرآورترین دوران بود، دوران اعتراض ها، دوران خواهش ها، دوران اشک ها و غصه ها و زجه ها که آخر به هیچ جایی نرسید که نرسید.
🔹فرهاد در ۱۰هفته پایانی به سکوتی رفت که هیچ کس باور نداشت.. دیگر نه در کنفرانس های مطبوعاتی قبل و نه بعد از بازی حاضر می شد، نه خبری از او در نشریات بود و نه در فضای مجازی جز در صفحه شخصی اینستاگرامی خودش که آن هم باید به انتظار می نشستی که پس از هفته ها تنها یک جمله از او ببینی یا بخوانی.
🔹این رفتار فرهاد مجیدی تا یک هفته مانده به بازی فینال جام حذفی ادامه داشت تا اینکه در یک عمل از قبل پیش بینی شده و حاضر و آماده توسط خودش به استعفا از تیم منجر شد.. آری فرهاد یک هفته مانده به بازی فینال با استعفایش تمام تمرکز و اشتیاق بازی فینال را هم از خودش گرفت هم از بازیکنان و هم از هواداران.
🔹به هر دلیل و اتفاقی که منجر به این تصمیم فرهاد در یک هفته مانده به بازی فینال او هم یک پای ماجرا بود، شاید اگر یک فرد باتجربه تر و با دانش تر بود هرگز آن تصمیم، آن سکوت های اعصاب خوردکن و آن رفتارهای عجیب و غریب را انجام نمی داد و بهترین تصمیم و عاقلانه ترین راه را انتخاب می کرد که نه به اعتبار خودش، نه به روند رو به رشد تیم تحت هدایتش ضربه وارد نمی کرد.
🔹اما فرهاد نه آن شخص با تجربه بود و نه با دانش و همان تصمیمی را گرفت که شاید هفته ها و ماه ها قبل از بازی فینال در سر داشت و آن را عملی کرد.. فرهاد رفت و دلیل خودش را گفت اما یادش رفت که بگوید خودش هم یک پای ماجرا بود و تمام تقصیرها یک طرفه نبوده است.
🔹فرهاد رفت و در ادامه بازیهای لیگ قهرمانان تیمش را تنها گذاشت به این امید که شاید روزی این مدیریت و اعضایش از باشگه کنار بروند تا دوباره راه بازگشتی باشد.. اما فکر این را نکرد که شاید در تصور خودش مانع حضورش سعادتمند در باشگاه بود.. اما امروز مانع حضورش دیگر تنها سعادتمند برکنار شده نیست.. امروز زمان بازگشت زود هنگام پس از آن استعفای جنجالی نیست.
🔹اگر قرار است فرهاد مجیدی روزی روزگاری دوباره به نیمکت تیم محبوبش آن هم به عنوان نفر اول و سرمربی بنشیند باید یک رفتار و منش صبورانه و عاقلانه را در پیش بگیرد و زمانی به این نیمکت برگردد که از این پله و مکانی که یکماه پیش داشت و خود را از آن دور شد، چندین پله بالاتر رفته باشد.
🔹چه تضمینی وجود دارد که اگر فرهاد دوباره سرمربی تیم شد، بتواند با مدیرعامل جدید یا هیات مدیره کنار بیاید؟ چه تضمینی است که دوباره با رفتارهایی که از طرف مقابلش می بیند روزه سکوت نگیرد و به یکباره دوباره تیم را رها نکند؟ پس برای امروز هیچ تضمینی نیست… به همین خاطر هم خدمت ایشان و هم دوستداران ایشان عرض می کنیم که حالا زمان مناسبی برای بازگشت دوباره فرهاد مجیدی نیست.