🔹اول مطلب می ترسیم.. باور کنید آنقدر میترسیم که شاید برایتان غیر عادی باشد.. اما برایمان عادی است.
🔹بازیکنی را می آوریم و ستاره می شود و تا می آییم با او خوش باشیم و با بازیها و گل هایش لذت ببریم فصل تمام می شود و… (جدایی).
🔹از کاوه رضایی گرفته که تنها یک فصل در استقلال دوام آورد و سپس ترانسفر شد تا مامه تیام که حضورش حتی کمتر از یک نیم فصل بود تا اینکه به شیخ دیاباته رسیدیم..
🔹ناگفته نماند که زمان بین رفتن کاوه رضایی تا آمدن مامه تیام چندین مهاجم ناکام در استقلال هرگز نتوانستند در حد و اندازه مهاجم گلزن در تیم استقلال نشان ندادند..
🔹بین رفتن مامه تیام تا پیدا شدن شیخ دیاباته هم چندین مهاجم داخلی و خارجی جذب شدند اما هیچ کدام هم به اندازه انگشتان یک دست خودشان هم برای استقلال گلزنی نکردند.
🔹و اما شیخ دیاباته.. از همان بازی اول، اولین حضورش گلزنی هایش را شروع کرد تا اینکه آنقدر به گلزنی هایش عادت کردیم که دیگر هم خاطره شماره ۷ های گذشته را از ذهن هایمان پاک کرد و هم نشان داد که یک سر و گردن از تمامی مهاجمانی که قبل از او حضور داشتند بالاتر و سنگین تر و با وقار و دوست داشتنی تر است.
🔹اما باور کنید که می ترسیم داستان کاوه رضایی و مامه تیام و جباروف و پاتوسی و…و… برای شیخ دیاباته تکرار شود.. هر چقدر دوست داریم از گلزنی هایش در همین فصل تا زمانی که او را پیش خود داریم لذت ببریم اما از اینکه شاید تا پایان فصل یا فصل دیگر او را دیگر نداشته باشیم می ترسیم.
✍️ محمود فخرالحاج