مجید نامجومطلق یکی از تکنیکیترین فوتبالیستهای ایران بود.هنوز هم اگر با فوتبالدوستان قدیمی صحبت کنید از تکنیک ناب مجید نامجو مطلق به نیکی یاد خواهند کرد ، یک ستاره در فوتبال ایران که کمتر نظیرش را دیدیم.
*بیوگرافی:
مجید نامجو مطلق متولد ۱۰/۳/۱۳۴۵ است. در تهران و در محلهای به نام تیر دو قلو در میان میدان شوش و میدان خراسان بزرگ شده است. ۳ خواهر دارد و ۱ برادر به نام حبیب که او فوتبال بازی میکرده. برادرش حبیب عضو تیم مهر نور بوده، اما به صورت حرفهای به فوتبالش ادامه نمیدهد تا تنها مجید از خانواده نامجومطلق در این فوتبال شناخته شود.
*کشف توسط رحیم میرآخوری
فوتبالش را از کوچه پس کوچههای جنوب شهر آغاز کرد. با توپ پلاستیکی در محله تیر دو قلو بازی میکرد. بعد به زمینهای خاکی رفت و آن جا فوتبال خود را ادامه داد. به ۱۵ سالگی که رسید، رحیم میرآخوری او را کشف کرد. آقا رحیم یک روز به زمین خاکی محله آنها سر زده بود و جوانی به نام مجید را دید و از او دعوت کرد که به تیم بانکملی برود. مجید هم عضو تیم جوانان بانکملی شد، اما چون خیلی آماده بود برای تیم بزرگسالان بانک ملی هم بازی میکرد.
*افتخار بزرگ
یکی از بزرگترین افتخاراتش این است که از ۱۵ سالگی در تیم بانکملی بازی کرده است. آن زمان بانکملی از جوانان خود ۵ بازیکن میگرفت که یکی از آنها مجید بود. او همان سال با بانکملی به مقام سومی لیگ دست پیدا کرد. در سال اول حضور مجید در این تیم، بانکملی بعد از استقلال و پرسپولیس به عنوان تیم سوم لیگ انتخاب شد.
*اولین قرار داد
زمانی که مجید نامجو مطلق به بانکملی آمد قراردادی با این تیم نداشت، اما در پایان فصل وقتی تیمشان سوم شد و مجید هم از جمله بهترینهای این تیم بود به او مبلغ ۱۷ هزار تومان که معادل ۲۰-۳۰ میلیون حال حاضر بود پرداخت کردند. مجید بخشی از آن پول را برای خودش برداشت و بخشی از آن را به خانواده کمک کرد.
*۶۴ به استقلال آمد
بعد از ۳ سال حضور در بانکملی به استقلال آمد. سال ۶۴ بود که حسن حبیبی به عنوان سرمربی استقلال او را انتخاب کرد. یک ماه بعد حبیبی برکنار شد و منصور پورحیدری هدایت استقلال را بر عهده گرفت.
*قهرمانی در ۱۸ سالگی
در اولین سال حضورش در استقلال با این تیم به قهرمانی هم رسید. مجید آن موقع ۱۸ سال سن داشت که توانست با استقلال قهرمان شود. او هم بازیکنان جوانان استلال بود و هم بزرگسالان. همان سال هم به تیمملی دعوت شد.
*پدر استقلالی مجید
خانواده مجید فوتبالی بودند. پدرش علاقه زیادی به فوتبال داشت و از آن استقلالیهای تیر بود. همیشه دست مجید و حبیب را میگرفت و برای تماشای بازیهای استقلال به امجدیه میبرد. به خاطر همین مجید هم از بچگی استقلالی بود.
*بی خبری پدر از فوتبالیست شدن پسر
زمانی که مجید به بانکملی رفت پدرش اطلاعی نداشت. تا اینکه مجید اولین بازیاش را برای بانکملی انجام داد. او به منزل آمد و به بابا گفت که در بانکملی بازی کرده، اما مگر پدر باور میکرد. میگفت: مگر میشود؟ در نهایت فردای آن روز مجید به دکه روزنامه فروشی رفت و یک کیهان ورزشی که اسامی بازیکنان دو تیم را زده بود خرید و به پدرش نشان داد. آن موقع بود که بابا شگفت زده از این شده بود که چطور مجید او، بازیکن تیم به این مطرحی شده. از آن روز به بعد بابای مجید تماشاگر همه بازیهای او شد. به امجدیه میرفت و پسرش را تشویق میکرد.
*افت شدید درسی
تا وقتی کلاس دوم، سوم راهنمایی بود درسش خوب بود و با معدل ۱۷ قبول میشد، اما به دبیرستان که رفت تجدیدیها شروع شدند. مخصوصا اینکه او فوتبال هم بازی میکرد. مجید در سال آخر دبیرستان هم به دلیل حاضر نشدن در امتحانات مردود شد که داستان این مردودی ر در ادامه گزارش میخوانید.
*درس خواندن در اردوی تیم ملی
سال ۱۹۸۶ بود و بازیهای آسیایی سئول که مجید همراه تیمملی به کره رفته بود. دقیقاً بازیهای تیمملی همزمان با امتحانات شهریور او بود. مجید هم کتاب و دفترش را همراه خود به اردو برده بود. در هتل مشغول درسخواندن بود که به یک باره پرویز دهداری که سرمربی تیمملی بود به اتاق او رفت و دید که شاگردش مشغول درس خواندن هست. گفت. چرا درس میخوانی؟ مجید هم جواب داد که محصل است و امتحان دارد. دهداری به او گفت: بچه تو درس و مدرسهات را رها کردهای و آمدی تیمملی. اگر میدانستم محصل هستی هیچوقت به تیمملی دعوتت نمیکردم. درست خیلی واجبتر بود. در نهایت همان سال هم مجید به دلیل شرکت نکردن در امتحانات مردود شد.
*شیطنتهای بچگی
مجید در کودکی بچه خیلی شیطون و بازیگوشی بود. همیشه در کوچه با توپ پلاستیکیاش بازی میکرد و نه یک بار، چندین و چند بار شیشه مردم را با توپهایش شکست تا همه را از دست خود شاکی کند.
*ازدواج با همسایه دختر عمه
سال ۷۳ بود که مجید تصمیم به ازدواج گرفت. او همسایه دختر عمهاش که ساکن شمال کشور بودند را زیر نظر گرفته بود و به همین دلیل دختر عمهاش را واسطه قرار داد تا به خواستگاری او برود. در نهایت هم جواب بله را از عروس خانم گرفت تا ماحصل این ازدواج ملیکا و دانیال باشند. ملیکا سال ادوم دانشگاه است و در رشته مدیریت بازرگانی درس میخواند. دانیال هم ۱۴ سال سن دارد. دانیال بازیکن تیم نونهالان پیام تهران است و اینطور که از شواهد پیداست او هم میتواند راه پدرش را ادامه دهد.
*وابستگی پسر به پدر
دانیال فرزند مجید نامجومطلق وابستگی خیلی زیادی به پدرش دارد. در سالهایی که آقا مجید مربی تیمهای شهرستانی بوده دانیال به دلیل دوری از پدر مریض میشده و حتی دچار افسردگی کودکانه هم شده بوده. او اصلاً طاقت دوری بابا مجید را ندارد و همیشه دوست دارد او در کنارش باشد.
*لقب نداشت
این همه در فوتبال بهترین باشی، اما بدون لقب. مگر میشود؟ اما تا جایی که کشف کردیم مجید نامجو نه سر طلایی بود و نه پا طلایی. حالا چرا؟
*رفقای مجید
با بیشتر فوتبالیها خوب است، اما با بهتاش فریبا، بیژن طاهری و مرتضی یکه به واسطه اینکه چند سال با هم همتیمی بودند و رفاقت داشتند رفت و آمد دارد. تا به حال ندیدهایم نامجومطلق در فوتبال علیه کسی حرف بزند یا با کسی مشکلی داشته باشد.
*زندگی در بالاشهر
محل سکونتش میرداماد است تا از بالانشینها باشد. اتومبیل شخصیاش هم سانتافه است .
*کتابخوان
مجید نامجومطلق از آن کتابخوانهای تیر است. او همیشه مطالعه دارد و بیشتر علاقهمند به خواندن کتابهای تاریخی است. بینوایان را خیلی دوست دارد و کتاب سینوهه را با آن حجم بالایش دو- سه بار خوانده است.
*درون گرا
بسیار درونگرا است و اینکه خیلی چیزها را درون خودش میریزد را نقطه ضعفی برای خودش میداند. او کمتر مشکلاتش را برای دیگران میگوید. آقا مجید خطر داره این ریختن غم و غصهها تو دل…
*صداقت از ویژگی های مجید نامجو مطلق
آدم صادقی است. داشتن صداقت یکی از مهمترین خصوصیات اخلاقی مجید نامجومطلق است. او آدم رکی هم است و حرفهایش را با صراحت بیان میکند.
*فراری از کار در خانه
اصلاً کار در خانه انجام نمیدهد. یعنی همسر محترم خانه را تمیز و مرتب به آقا مجید تحویل بدهد خیلی نامرتب تحویل میگیرد. به اصطلاح او دست به سیاه و سفید نمیزند. آشپزیاش هم در حد صفر است. تنها غذایی که بلد است درست کند املت است. اینجاست که میگویند هنر آشپزی نزد نامجومطلق است و بس.
*شغل دوم دارد، اما نمیگوید
مجید نامجو مطلق فقط از طریق فوتبال درآمدزایی نمیکند و بلکه شغل دومی هم دارد ولی ما هر چه کنکاش کردیم متوجه نشدیم شغل دوم ایشان چه باشد، اما احتمالاً تجارت یا بساز و بفروش است.
*۹ سال حضور در استقلال
سابقه ۹ سال حضور در استقلال را دارد. او طی ۹ سال حضورش در استقلال توانست با این تیم به مقام قهرمانی در آسیا هم دست پیدا کند تا برگ پر افتخاری به کارنامهاش اضافه شود.
*رویای بر باد رفته پاریسن ژرمن
درخشش او در استقلال باعث شد تا با پیشنهاد خوب پاریسنژرمن مواجه شود. آن روزها فوتبالیستی از ایران با پیشنهاد اروپایی مواجه نمیشد، اما این پیشنهاد به مجید شد. او در حالی که قرار بود هفته بعد برای مذاکره با پاریسنژرمن ایران را ترک کند به یک باره در بازی استقلال و پاس مصدوم شد تا به رویای بزرگش نرسد. آسیبدیدگی سنگین او یک سال این بازیکن را خانهنشین کرد.
*چرا به پرسپولیس رفت؟
نیاز به دو مرحله جراحی داشت، اما باشگاه استقلال حاضر به پرداخت پول جراحیاش نشد. مرحله اول پول درمانش را باشگاه کشاورز پرداخت کرد و مجید برای این تیم به میدان رفت، اما برای مرحله دوم درمانش تیمی پیشقدم نشد و تنها باشگاه پرسپولیس اعلام کرد که هزینه درمان او را میپردازد. مجید با پول باشگاه پرسپولیس به آلمان رفت و پایش را جراحی کرد و به همین دلیل مجبور شد به پرسپولیس برود. او ۳ سال در پرسپولیس حضور داشت.
*الگوهای مجید
در فوتبال علاقهمند به ۳ نفر بود. ناصر حجازی، حسن روشن و علی پروین از الگوهای او در فوتبال بودند. همیشه دوست داشت یک روز مثل این ۳ بازیکن بزرگ شود. او در بچگی عکس حجازی و روشن را جمع میکرد و علاقه زیادی به این دو استقلالی داشت.
*بهترین خاطره
جدا از قهرمانیها و افتخاراتی که با استقلال به دست آورد یکی از بهترین خاطراتش به زمان به دنیا آمدن بچه هایش برمیگردد. برای یک پدر همیشه بهترین خاطره زمان به دنیا آمدن فرزندانش است.
*الگوی فرهاد مجیدی
بازیهای مجید نامجومطلق آنقدر زیبا و درخشان بوده که الگوی بزرگی برای فرهاد مجیدی باشد. مجیدی بارها در مصاحبههای خود اعلام کرده بود که آرزو داشت یک روز مثل مجید نامجومطلق فوتبال بازی کند. او در نهایت پیراهن نامجومطلق را در استقلال پوشید.
*علاقهمند به فیلم
از آن آدمهایی است که فیلم زیاد تماشا میکند. او علاقه زیادی به تماشای فیلم دارد و یکی از تفریحات مورد علاقهاش دیدن فیلم است. با این حال زیاد اهل سینما رفتن نیست.
*نماز اول وقت
نمازش را هیچوقت ترک نمیکند. همیشه باید نمازش را اول وقت بخواند. به ائمه هم اعتقاد زیادی دارد و در کل آدم مذهبیای هست و سعی میکند به اعتقادات مذهبیاش عمل کند.
*طرفدار بارسلونا
از بین تیمهای خارجی طرفدار بارسلونا است و از نوع فوتبال این تیم خوشش میآید. با توجه به دو آتیشه بودن منصوریان در طرفداری رئال بد نیست یک میز گردی بین او و نامجومطلق باشد.
*مربی گری
مجید نامجو مطلق در تیمهای گل گهر سیرجان و شهرداری بندر عباس سرمربی گری کرده است سابقه دستیاری در استقلال و ابومسلم را دارد. او چند سال را به عنوان دستیار مظلومی و مرفاوی کار کرد، اما با این حال چند سال است که ترجیح میدهد فقط سرمربی باشد تا دستیار. او به همین دلیل دستیاری مظلومی را در فصل قبل قبول نکرد.
1 دیدگاه برای “بیوگرافی مجید نامجو مطلق”