استقلال به سختی گل میزند و براحتی دروازهاش باز میشود. ویژگی که تنها در تیمهای کمتجربه مشاهده میشود. پس از گل اسماعیلی ،پیروزی استقلال میتوانست تولدی دوباره برای تیم باشد که متاسفانه بنظر میرسد اشتباه کمک داور در آفسایدگیری تمام امیدهای تیم را برباد داد. استقلال با سه دفاع مرکزی شروع کرد که بیشتر به چهارچهاردو تبدیل میشد. نیمه دوم و بازیکردن دانشگر در راست عملا وریا غفوری را از جریان بازی خارج کرده بود.استقلال از کنارهها میتوانست بیشتر ذوبآهن را تحت فشار بگذارد و ملیچ در یک صحنه از نیمه دوم بخوبی این موضوع را نشان داد که قائدی ارزش این پاس را ندانست و خیلی دیر عمل کرد. در این صحنه قائدی باید برای ضربه زدن به توپ حمله می کرد کاری که ارسلان مطهری با پاس خلعتبری در دقیقه هفتادوهفت بازی بخوبی آنرا نشان داد که البته به توپ نرسید اما نمونهای از حرکات خوب یک مهاجم بود. درگل اول حرکت عالی شجاعیان که با پاس خود اسماعیلی را صاحب توپ کرد و سپس به فضای بوجود آمده در بین خط دفاعی ذوب حمله کرد نمونهای کامل از حرکاتی است که فرانک لمپارد استاد آن بود.گل دوم نیز از حرکت خوب رضاوند و ضربه دیدنی اسماعیلی بوجود آمد که در کنار شجاعیان بهترین بازیکن زمین بودند. اما دو گل ذوب آهن خصوصا گل اول نشان داد که نوع آرایش دفاعی استقلال در ضربات ایستگاهی مشخص نیست.در صورت یارگیری من تو من چه کسی مامور مهار نژاد مهدی بود و با حضور سه مدافع بلند قامت چرا هیچکس او را یارگیری نکرد. . در صورت دقاع منطقهای چرا در توپ دوم تمامی بازیکنان تنها نظارهگر بودند و هیچیک فضای اطراف اسماعیل فر و یا خود او را مارک نکرده بودند. دریافت توپ دوم در محوطه جریمه بسیار حیاتی است که بازیکنان استقلال به هیچ عنوان در این مورد سختگیر نبودند. در گل دوم یکبار دیگر و به آسانی به ذوبآهن ضربه کرنر داده شد تا دوباره این تیم خطرساز شود.شاید اشتباه داور دلیل اصلی تساوی بود اما نباید همه مشکلات را به گردن داور انداخت.استقلال عصبی و پر تنش بازی میکند اما از لحاظ فنی در مسیر پیشرفت قرار دارد. فراموش نکنیم که در دو نیم فصل گذشته و با اضافه شدن تیام و نیم فصل کذشته پاتوسی استقلال کاملا تغییر کرد و تیم فعلی استقلال نیز با اضافه شدن چنین بازیکنانی مطمئنا جز مدعیان اصلی قهرمانی خواهد شد.