🔹وقتی در یک نیمه سه گل دریافت می کنی یعنی اینکه یک جای کار می لنگد.. استقلال فینال و جام قهرمانی را در همان نیمه اول از دست داد و حتی دو گل نیمه دوم به اندازه جبران نبود.
🔹انگاری تیم استقلال بازی را قبل از فینال واگذار کرده بود و خوردن سه گل در یک نیمه گواه آن بود، نیمه دوم نیمه جبران بود اما سه گل جایی برای جبران باقی نگذاشته بود.. هر چند زدن دو گل کمی امید بخش بود اما سخت ترین و حیاتی ترین گل که باید زده می شد به ثمر نرسید.
🔹به آب و آتش زدن برای گل سوم و تساوی بیشتر اذیت مان کرد، آنقدر آزارمان داد انگار باید هم با دروازه بان حریف می جنگیدیم و هم داوری که نه اعتقادی به خطا داشت و نه پنالتی و نیمکت متشنج و پر استرسی که هرگز بوی آرامش از آن نمی آمد سخت ترین کار دنیا بود.
🔹تنها یکبار می شد در دقیقه ۹۳ بازی را به تساوی کشاند و امیدوار به وقت های اضافه و ضربات پنالتی شد، قرار نیست این یکبار دوباره تکرار می شد چون تیم استقلال هرگز آن تیمی نبود که توانایی جنگیدن برابر مقابل تراکتورسازی را داشته باشد.
🔹شاید خیلی ها بگویند که برای این بازی و شکست حرفهای بسیاری برای گفتن دارند، اما بزرگترین مشکل و ضعف خودشان بودند، برای این بازی و این شکست هیچ حرفی نمی توان زد جز اینکه همه آنهایی که باعث ناآرامی قبل از فینال شدند را هرگز نخواهیم بخشید.
🔹همه آنهایی که برای باشگاه و تیم استقلال فخر فروختند، همه آنهایی که پیراهن آبی این تیم را حق خودشان دانستند اما در بازی های سرنوشت ساز هرگز در حد و اندازه های این پیراهن نبودند، همه آنهایی که جا پای مسئولان قبلی گذاشتند اما در اصل عملکرد و کارنامه شان هیچ تفاوتی با عملکرد مدیران گذشته نداشت.
🔹شاید حتی اگر تیم استقلال بازی فینال را هم پیروز می شد و جام حذفی را فتح می کرد، باز این حرفها را در نزدیک ترین زمان باز بازگو می کردیم، اما شکست تلخ آن هم با این نتیجه در فینال و از دست دادن قهرمانی در یک قدمی آن بخشودنی نیست.
✍️ محمود فخرالحاج