✍️ محمود فخرالحاج
🔹 سعادتمند یا استراماچونی؛
ای کاش می دانستند که هوادار از این داستان خسته شده است.
ای کاش می دانستند که هوادار جانش به لب رسیده و دیگر طاقت ادامه دار شدن این داستان را ندارد.
🔹 سعادتمند یا استراماچونی؛
ای کاش می دانستند بازی کردن با احساس هوادار شاید یک روز و دو روز ادامه داشته باشد اما نخواهند توانست همیشگی با احساس ها بازی کنند.
ای کاش می دانستند که روزی شعارها و وعده های دروغین شان رنگ میبازد و فاش می شوند و روسیاهی به بار می آورد.
🔹 سعادتمند یا استراماچونی؛
ای کاش می دانستند که هوادار دنبال پیدا کردن مقصر برای این داستان نیست، بیشتر دنبال فردی هستند که بتواند باشگاه و تیم محبوبشان را پس از فصل ها ناکامی به مقصود برساند.
ای کاش می دانستند و متوجه این بودند که درست کردن رابطه ای دو دسته ای که یکی یک چیز بگوید و دیگری حرفهایش را انکار کند، نشان برتری نیست، ای کاش می دانستند که هوادار دنبال این نیست که منتظر بنشیند و ببیند حق با کیست؟!
🔹 سعادتمند یا استراماچونی؛
در واقع حق با تیم استقلال است که سزاوار آرامش است.
در واقع حق با تیم استقلال است که باز به سالهای اوج و قهرمانی هایش برگردد.
در واقع حق سروری و سالاری استقلال است و هواداران با دیدن تیم محبوبشان به وجد بیایند و عشق کنند.
🔹 سعادتمند یا استراماچونی؛
این داستان هر چه باشد حتی اگر یکی از دو طرف بیشتر صاحب حق هم بوده باشد، پس از یکسال به طول انجامیدن برای هوادار نه تنها خسته کننده شده بلکه زجر آور است.
🔹 آقای سعادتمند و آقای استراماچونی این جنگ و دعوا و بیانیه ها و استوری ها بیشتر از اینکه بخواهد حقانیت هر کدام تان را ثابت کند، ضربه ای سخت و بسیار محکمی به تیم استقلال و قلب های به درد آمده هوادار وارد آورده است.
🔹 قرار نیست که بگوییم و از شما خواهش کنیم که بس کنید، چون اختیار زبان تان با خودتان است اما برای هوادار دیگر جانی نمانده که آب شدن تیم محبوبش را هر لحظه تماشا کند و کاری از دستش بر نیاید.