سیاوش یزدانی : تمرینات استراماچونی ما را بی هوش می کند

سیاوش یزدانی مدافع تازه وارد استقلال در مصاحبه‌ای مفصل  پاسخ سوال‌های مهمی که در این مدت در ذهن اهالی فوتبال به وجود آمده را داد.

در زیر مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

* چرا روند مذاکرات طولانی شد و استقلال را انتخاب کردی؟

دوست داشتم یک سال دیگر در سپاهان بازی کنم و اولویت اولم سپاهان بود. واقعا سپاهان را دوست داشتم. یکی دو سال از استقلال پیشنهاد داشتم و هر تیمی آرزوی حضور در این تیم پایتخت را دارد. دوست داشتم یکسال دیگر در سپاهان باشم؛ با این تیم صحبت کردم اما به نتیجه نرسیدیم. سپاهان شرط یا بهتر بگویم خواسته من را قبول نکرد. باشگاه استقلال از این خواسته من استقبال کرد و این موضوع را در قرارداد خود آوردم و خوشحالم که در استقلال هستم.

 

*این خواسته آیا بند جدایی است؟
بند جدایی نیست. من منتظر پیشنهاد خارجی بودم. اولین بازیکن با سپاهان صحبت کردم و می توانستم ۱۰ روز وقت بگیرم و نروم. از آنها خواستم یک هفته به من فرصت بدهند؛ یعنی تا ۲۶ خردادماه اما آنها قبول نکردند. باشگاه استقلال این موضوع را پذیرفت و من استقلالی شدم.

 

 

*آیا واقعا از ته دل دوست داشتی در سپاهان بمانی یا به دلیل ناراحتی هواداران سپاهان از ماندن در این تیم صحبت می کنی؟ بهتر می دانی که استقلال یک مرحله از سپاهان جلوتر است.
می دانم که استقلال تیم بزرگی است و همه دوست دارند در پایتخت و به ویژه استقلال بازی کنند. من ۲ سال در سپاهان زحمت کشیدم و امسال در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشتیم و به هواداران نیز علاقه داشتم. دوست داشتم یک سال دیگر در این تیم بازی کنم ولی خب متاسفانه نشد. باشگاه با من همکاری نکرد و من جدا شدم.

 

 

*از انتخاب استقلال راضی هستی؟
صد در صد. راضی هستم. استقلال تیم بزرگی است و از حضور در این تیم خوشحال هستم.

*فضای استقلال در این دو هفته چگونه است؟ تفاوت با باشگاه های قبلی به چه شکل است؟
من بازیکنی هستم که از تیمی بزرگ مانند سپاهان آمدم و به فضای تیم های بزرگ آشناییت دارم. هواداران استقلال بیشتر هستند. هنوز در تیم جا نیفتادم و با گذشت زمان بیشتر جا میفتم. تیم خوب و یکدلی داریم.

 

*سه شنبه تماشاگران در ورزشگاه حاضر شدند.
فکر نمی کردم اینقدر تماشاگر بیاید. پرشور بودند و سنگ تمام گذاشتند و ما لذت بردیم.

 

*کار کردن با استراماچونی چگونه است؟ می گویند او سخت گیر است.
ما هنوز شناخت زیادی پیدا نکردیم اما او خیلی جدی است و اصلا نمی خندد. او بیشتر نظاره گر است و داد و بیداد هم می کند و ساکت نیست. دو جلسه کار فنی کردیم و بیشتر کار بدنی است. امیدوارم زودتر به لیگ ایران آشنا شود و در ایران موفق باشد.

 

*بازیکنان ایرانی دوست دارند با مربی نزدیک باشند اما استراماچونی اینگونه نیست.
او خیلی جدی است و اصلا با تیم قاطی نمی شود. گاهی تمرین را نگه می دارد و فریاد می زند اما قاطی نمی شود. آقای قلعه نویی هم این شکلی است و کاملا جدی بود و شوخی نمی کرد. من دوست ندارم زیاد با مربی قاطی شوم و حد خود را نگه می دارم و کار خود را می کنم. سعی می کنم با کمک ها بیشتر دوست باشم.

 

*صحبت خاصی استراماچونی با تو انجام داده است؟
او فکر می کند زبان ما خیلی خوب است و حرف می زند و ما هم هیچی نمی فهمیم. نکات فنی را یک مقداری به من گفتند.
 

*تمرین شما مترجم ندارد؟
ما یک مترجم داریم که مسئول جی پی اس است اما خیلی ترجمه نمی کند. تمرین استقلال یک کلاس زبان است. استقلال کمک می کند زبان ما تقویت شود. زبان من خیلی بد نیست اما نمی توانم راحت با استراماچونی صحبت کنم.

 

*به یک اتفاق مهم که تو را هل داد تا استقلالی شوی، باز گردیم. تو یک مصاحبه کردی و یک سری مسائل درباره هواداران گفتی. این موضوع در انتخاب استقلال موثر بود؟
اصلا. این موضوع اصلا ربطی به استقلال نداشت. من ۵ سال از استقلال پیشنهاد داشتم و در ابتدا باشگاه پیکان رضایت نامه نداد. از آن مصاحبه پشیمان هستم. قراردادم که تمام شد، زمان منصوریان به من پیشنهاد دادند و من به سپاهان رفتم تا پیشرفت کنم. این حواشی ربطی به استقلال نداشت زیرا من دوست داشتم در سپاهان و در آسیا بازی کنم. برای تیم زحمت کشیدیم و علاقه داشتم ثمره زحمات را ببینم ولی خب باز هم می گویم این موضوع ربطی نداشت. هر کاری کردم برای سپاهان کردم؛ حرفهای من تند بود اما از عملم ناراحت نیستم و باید محتاطانه تر حرف می زدم.

 

 

*شاید بهتر بود که اصلا مصاحبه نمی کردی و حالت صورت و چشم های تو به شکلی است که کاملا عصبی هستی. فکر نمی کنی بهتر بود به میکسدزون نمی آمدی؟
فشار بازی زیاد بود و حواس ما بیرون ورزشگاه بود. تماشاگران سپاهان زیاد کتک خورده بودند و شما در اصفهان نبودید و نمی دانید این دو تیم چقدر مشکل دارند. فاصله این دو بازی خیلی نزدیک بود و من می دانستم اتفاقاتی می افتد که جبران کنند. من هم در عصبانیت یک حرفی زدم اما واقعا من اهل حرف زدن نیستم. من تا به حال مصاحبه تصویری نداشتم و خبرنگار جلو آمد و من خیلی تند حرف زدم. نیت من خیر بود و حرفم را تند گفتم و هواداران پرسپولیس ناراحت شدند و به من لطف داشتند. چند مرتبه از هواداران فوتبال و پرسپولیس معذرت خواهی کردم و نیت من این بود که به کسی آسیب نرسد.

 

*یک مصاحبه از تو منتشر شد که در زمان حضور در سیاه جامگان قصد داشتند تو را به زور پرسپولیسی کنند.
تیترهایی که خبرگزاری ها می زنند، درست نیست و می خواهند برای من حاشیه درست کنند. من اهل حاشیه نیستم و کسی از من چیزی ندیده است جز این دو صحنه که هواداران پرسپولیس برای من حاشیه درست کردند. ۲۱ یا ۲۲ ساله بودم که در لیگ یک با روح الله باقری خوب کار کرده بودم. پیشنهاد از لیگ برتر برای من آمد و تصمیم گرفتم به پیکان بروم. سر قرارداد پیکان بودم و مدیرعامل سیاه جامگان به من زنگ زد و گفت که از پرسپولیس تماس گرفتند و باید به این باشگاه بروی. من گفتم که در پرسپولیس بازی به من نمی رسد و آنها قبول نکردند و من چمدانم را بستم به تمرین پرسپولیس رفتم. ۲-۳ هفته سر تمرین پرسپولیس بودم و دایی از من راضی بود. آن زمان طارمی و نوراللهی آمده بودند. من شرایط خوبی داشتم و در بازی دوستانه با تیم اصلی ریکاوری می کردم زیرا روی من حساب می کردند. من شرایط را دیدم و ترسیدم که شاید در سال اول در لیگ برتر به من بازی نرسد. از عباسی خواهش کردم که من را به پرسپولیس نفروشد و در نهایت اصرار کردم که پرسپولیس نمانم و به پیکان بازگشتم.

 

*پرسپولیسی ها تصاویر تو را در پیراهن این تیم بعد از قرارداد با استقلال منتشر کردند و شاید همه بازیکنان این پیشنهاد را قبول می کردند.
پرسپولیس تیم بزرگی است و مدیرعامل سیاه جامگان اصرار داشت من بیشتر دیده شوم و او می گفت من در پرسپولیس می توانم موفق باشم اما خب من ترسیدم. شرایط من در پرسپولیس خوب بود اما من جوان بودم. بازیکنان جوان البته در تیم دایی بازی کردند و من به پیکان رفتم و از روندی که داشتم راضی هستم.

 

*تبریزی هستی اما از سیاه جامگان شروع کردی.
پدر و مادرِ پدر من تبریزی هستند ولی مادرِ مادر من تبریزی است و با آنها فامیل هستند. خانواده من برای کار به مشهد رفتند و من در مشهد به دنیا آمدم و پیشرفت من در مشهد بود و به پیام و سیاه جامگان رفتم که منقرض شدند.

*تو، سیامک نعمتی و منشا در پیکان بودید و جلالی گفت که شما اگر تیم را یکسال دیرتر ترک کنید موفق می شوید اما همگی موفق شدید و فقط آقاخان شرایط خوبی ندارد.
هر مربی دوست دارد بازیکنان را حفظ کند. شاید اگر ما جدا نمی شدیم کار سخت تر می شد. پیشنهاد جدی برای من از سپاهان آمد و نعمتی و منشا به پرسپولیس رفتند. ما از هر تیمی جدا می شویم، همه ناراحت می شوند. من آزاد هستم و می توانستم جدا شوم اما تا روزی که در تیم بودم با جان و دل بازی کردم.

 

*در مورد رفتن به سپاهان صحبت کن. انگیزه مالی انگیزه اصلی بود یا فکر کردی تیم بالاتری می روی؟
انگیزه مالی نه؛ من بازیکن جوان بودم و می خواستم در تیم بزرگ بازی کنم. از پیشنهاد آنها استقبال کردم و پیکان نیز تیم خوبی بود. من برای آینده به سپاهان رفتم و تصمیم درست و عاقلانه ای گرفتم.

 

*بسیاری آن موقع عقیده داشتند که پیشنهاد سپاهان عجیب بود و حتی باعث شد پیشنهاد استقلال را نادیده بگیری.
بله از استقلال پیشنهاد داشتم. من مشورت می کنم و برای پول به تیمی نمی روم. من مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که سپاهان بهتر از استقلال در آن زمان است. پول پیکان و سپاهان برابر بود و همان پول را گرفتم.

 

*کار کردن با قلعه نویی چگونه بود؟
او مربی سختگیری است. حتی در تمرین به بازیکن باج نمی دهد و باید جدی تمرین کنیم. او مربی بزرگی است و لیگ را کامل می شناسد و مدیریت قوی دارد. هر کس با او کار کند می تواند در همه لیگ بازی کند و آب بندی می شود.

 

*چطور؟
او در همه مسائل سخت گیر است. نمی توانم خیلی آن را باز کنم اما نفس بازیکن را می گیرد. کار کردن با او سخت اما لذت بخش است.

 

*بهترین دوست تو در سپاهان چه کسی بود؟
مهرداد محمدی. او واقعا بچه خوب و با نمکی است. ما ۱۰ روز در یک خانه باشیم، حوصله ما سر نمی رود زیرا همیشه می خندیم.

 

*او با مزه ترین فوتبالیست ایران است.
میلاد و مهرداد. هر دو با هم باشند خیلی جذاب می شود. مهرداد بچه خوب و دل پاکی است. دلم برای هم اتاقی خودم تنگ شده است. او می خواهد به پرتغال برود.

تو هم قرار بود لژیونر شوی؟
بله. البته مقصد من پرتغال نبود و قرار بود به کشور دیگری بروم که در نهایت این اتفاق رخ نداد. هر فوتبالیستی دوست دارد به اروپا برود. استقلال تیم بزرگی است و سپاهان تیم بزرگی است اما باید به دنبال آرزوهای خود برویم. امسال هم نشد و از شرایط راضی هستم.

 

*آیا می دانستی مهرداد قرار بود به استقلال بیاید اما با تیم تمرین کرد و نشد؟
بله. بارها تعریف کرده است. شرایط خوبی در تمرین داشته است. امیرخان به او گفته که مهرداد به تو نمی آید و تو مصیب هستی. گویا استقلال در آن زمان به او کم لطفی کرده است و او را به اردو نبرده اند. او آن زمان جوان بود و خیلی از جوان ها به اردو رفتند و مهرداد قهر کرد و به راه آهن رفت.

 

*بهترین خاطره تو از مهرداد چیست؟
از مهرداد خاطرات زیادی دارم. قشنگ ترین خاطره موضوع مصاحبه بود. هفته به هفته را گفت رفته رفته که طنز قشنگی بود.

 

*پایان خوبی اما هر دو نداشتید. در آخرین مسابقه برابر پرسپولیس این تیم گلی را دریافت کرد که به عقیده خیلی ها کارما بود.
من دو سال فوق العاده در سپاهان داشتم. حتی آن سالی که خوب نتیجه نگرفتیم، سال خوبی داشتم. از عملکردم در سپاهان راضی هستم. درباره آن مصاحبه گفتم و نیت بدی نداشتم. اتفاق دقیقه ۱۲۰ یک اتفاق فوتبالی بود و کسی که می گوید گل به خودی بود، از فوتبال سر در نمی آورد. توپ در چارچوب بود و ابتدا به مهرداد خورد و روی پای من چرخید و به گل رفت. یکی از بهترین بازی های خودم را برابر پرسپولیس انجام دادم و یک پنالتی گرفتم. ما می توانستیم دو جام بگیریم اما دو جام را از دست دادیم و شرمنده هواداران شدیم. رابطه خوبی با هواداران داشتم زیرا من سپاهان را دلی دوست داشتم. به پیراهنی که می پوشم واقعا تعصب دارم. هواداران این را درک می کردند و من با جان و دل بازی می کردم. خداحافظی من آنگونه نبود که دوست داشتم. به تمرین رفتم و خداحافظی کردم اما قسمت این بود که اینگونه جدا شویم و امیدوارم من را حلال کنند.

 

*استارت مشکلات شما در آن مسابقه با رفتارهای کی روش استنلی بود.
او یک مقدار عصبی است. بیرون زمین او واقعا شوخ است اما داخل زمین متعصب است. فشار بازی با پرسپولیس فرق می کند. هواداران ما روی پرسپولیس حساس هستند و این روی بازیکنان تاثیر می گذارد. ما عصبانی بودیم و حتی ۹ نفره می توانستیم برنده باشیم اما بد شانسی آوردیم و حیف شد.

 

*یک درگیری عجیب با شجاع داشتی که سرآمد درگیری ها بود.
شجاع از پشت روی آشیل من پا گذاشت و شاید آشیل من پاره می شد؛ مصدومیتی که برای آقاخان پیش آمده است و شاید من یک سال بازی نمی کردم. این حرکت ناجوانمردانه بود. او این کار را با من کرد. داور به دو نفر کارت زرد داد و من عصبی شدم. این اتفاقات طبیعی است و من از شجاع توقع نداشتم که این کار را انجام دهد. این صحنه واقعا حق داشتم، او کار خطرناکی کرد.

 

*به استقلال آمدی و باید در دربی برابر این بازیکنان به میدان بروی.
من اصلا به حواشی اهمیت نمی دهم. ذهنم را درگیر این مسائل نمی کنم. من برای جنگ به استقلال نیامدم و برای پیشرفت به استقلال آمدم. لطفا برای من شعار درست نکنید و من در این ۴-۵ سال حاشیه نداشتم. پرسپولیسی ها برای من حاشیه درست کردند اما هواداران استقلال نباید من را وارد حاشیه کنند زیرا من برای فوتبال در استقلال هستم و به آینده فکر می کنم. به تیم ملی فکر می کنم و دنبال جنگ نیستم. در زمین بعضی اتفاقات می افتد و شاید من برابر تیم های کوچکتر دعوا کردم که به چشم نیامده است. خواهش می کنم من را وارد حاشیه نکنید.

 

*کلا آدم خوش اخلاقی هستی؟
خیلی خوش اخلاق و آروم هستم و خیلی کم حرف می‌زنم. خیلی از دوستان و مربیان قبلی به من زنگ می زنند و می گویند از تو بعید است و به من می گویند تو  اهل این موضوعات نیستی. آنهایی که به من نزدیک هستند این را می دانند که من اهل دعوا نیستم اما خب یک سری اتفاقات رخ داده و بسیاری فکر می کنند من اهل دعوا هستم اما من واقعا از این مسائل دوری می کنم.

 

*دو سال خوب در سپاهان داشتی اما به تیم ملی نرسیدی. به تیم ملی فکر می کنی؟
بله. من در سپاهان سال های خوبی داشتم و توقع داشتم به تیم ملی دعوت شوم اما به من کم لطفی شد. در پیکان ۳ سال فوق العاده داشتم و شرایط خوبی را سپری کردم. ۲ سال فوق العاده در سپاهان داشتم و به من کم لطفی شد. هنوز هم دیر نیست و خیلی امیدوارم به تیم ملی دعوت شوم. شاید در استقلال بیشتر دیده شوم و با آمدن ویلموتس نیز این موضوع ممکن است. برای هر بازیکنی حضور در تیم ملی افتخار است.

فعلا در مورد حضور تو در تیم ملی صحبتی نشده است؟

نه صحبتی که نشده ولی در این چند سال همیشه از من پاسپورت گرفته شده است ولی زمان اعلام لیست اسمی از من نبود.

 

درست است که رحمتی با وجود اینکه خودش از استقلال رفته بود به تو پیشنهاد داد پیشنهاد این تیم را قبول کنی؟

آقای رحمتی مثل برادر بزرگتر من است، در پیکان هم تیمی ام بوده است و شناخت کامل از من دارد. شاید در من چیزهایی دیده بود که همیشه معرفی می کرد که به استقلال بیایم. آقا مهدی از من دلخوری بزرگی دارد، آن زمان که من بین استقلال و سپاهان، سپاهان را انتخاب کردم ایشان از من دلخور شدند و حتی تا ۶ ماه جواب تلفن من را نمی دادند. نیم ساعت قبل از اینکه به استقلال بیایم به آقا مهدی زنگ زدم و گفتم امسال بدون اجازه شما کاری نمی کنم و گفت انتخابت درست است. ولی یکسری از سپاهانی ها می گویند رحمتی زیر پای من نشست که از این تیم جدا شوم در حالی که اصلا اینطوری نیست. یکی از مشوق های من در فوتبال آقای رحمتی بوده است و به من خیلی لطف داشته است.

 

فکر می کنی مهدی رحمتی می تواند در پدیده موفق باشد؟

صد در صد، آقا مهدی بازیکن بزرگی است و پدیده هم تیم خوبی است و او می تواند در این تیم موفق باشد. من دوست داشتم آقا مهدی در استقلال بماند چون دوستش دارم و حالا برایش آرزوی موفقیت می کنم چون واقعا دروازه بان بزرگ و با شخصیتی است.

 

جالب است که او خودش از استقلال رفت ولی به تو توصیه کرد به این تیم بروی.

توصیه که نه، من با ایشان مشورت کردم و آقا مهدی گفت انتخابت درست است. اینطور نبود که بگوید به استقلال بیایم و سپاهان نمانم، من خودم عقل و شعور دارم، چند مشاور دارم و اگر قرار بود به حرف رحمتی به استقلال بیایم، دو سال پیش این کار را می کردم.

 

خیلی ها می گویند تو یک ماه و نیم قبل با استقلال قرارداد امضا کردی. این موضوع را تایید می کنید؟
نه آقا چه کسی این حرف را زده است؟ من نوزدهم خردادماه به باشگاه سپاهان رفتم که به توافق نرسیدم و ۴۸ ساعت بعد با استقلال قرارداد امضا کردم. خودم گفتم رسانه ای نشود چون هواداران سپاهان دلخور بودند و گفتم شاید ناراحت بشوند. ولی اینکه می گویند من یک ماه قبل با استقلالی ها صحبت کرده ام اصلا صحت ندارد و من حتی یک کلمه هم مذاکره نکرده بودم.

 

ولی گفته می شود استقلال قبل از پایان فصل می خواستند تو را جذب کند.
بله من هم خبرهایی شنیده بودم. استقلال با مدیربرنامه هایم حرف زده بود ولی مدیربرنامه هایم چیزی به من نمی گفت. من گفتم لیگ تمام شود برای آینده ام تصمیم گیری می کنم.

 

 

امیر قلعه نویی هم ظاهرا از رفتن تو خیلی ناراحت بود.
من روزی که رفتم قرارداد ببندم آقای قلعه نویی ایران نبودند و من به صورت تصویری با ایشان صحبت کردم. گفتم قراردادم را تمدید می کنم و فقط یک بند در آن باشد، ایشان گفتند اگر برایت پیشنهاد خارجی بیاید قول می دهم تا یک ماه هم رضایت نامه ات را بدهم، گفتم این بند را بنویسم، آقای قلعه نویی این بند را قبول کردند ولی وقتی تماس قطع شد مدیران سپاهان آن را قبول نکردند  و کم لطفی کردند. روزی که برای خداحافظی رفتم امیرخان خیلی ناراحت بود و گفت من خودم گفتم بمانی ولی من ماجرا را برایشان توضیح دادم. رابطه من و امیرخان پدر و پسرانه بود ولی شرایط اینطوری شد که نمانم.

حالا تو با مربی جدیدی به نام استراماچونی کار میکنی، فرقش با مجید جلالی و قلعه نویی در چیست؟

مربی خارجی فلسفه اش با مربی داخلی فرق دارد، شاید همه چیز را خیلی ساده تر ببیند، باید ساده بازی کنی و کار اضافه را دوست ندارد. در این دو هفته نمی شود شناخت زیادی پیدا کرد. من استرسی که داشتم این بود که شاید آقای استراماچونی بازیکنان جدید را نخواهد ولی اتفاقا من همین چند روز پیش با او صحبت کردم، ایشان گفتند ۱۰ بازی پارسالت را دیده ایم و اصرار کرده ایم تو را جذب کنند. خیلی خوب است مربی با شناخت بازیکن گرفته است. من روزی که اولین بار رفتم تمرین سپاهان آقای کرانچار اصلا من را نمی شناخت چون باشگاه من را جذب کرده بود ولی آقای استراماچونی همه را می شناسد.

 

 

شاید به همین دلیل هم باشد که در سپاهان چند هفته اول را نیمکت نشین بودی.

بله، ظاهرا یک مدافع دیگر در لیست آقای کرانچار بودند که جذب نشد و من پنج، شش هفته اول حتی نامم در لیست ۱۸ نفره هم نبود. شاید در آن زمان هرکسی جای من بود کم می آورد ولی من ماندم و جنگیدم و از این بابت به خودم افتخار می کنم.

 

 

ظاهرا تمرین های استراماچونی خیلی سخت است. قبول داری؟

بله، ایشان تمرین ها را ساعت ۹ صبح می گذارد و چون خانه هایمان دور است باید ۷ صبح بیدار شویم. تمرین های صبح سنگین است، می رویم خانه دو ساعت می خوابیم و دوباره ساعت ۶ سر تمرین می رویم. فکر کنم ساعت یازده دوازده ظهر از خستگی بیهوش می شویم. تمرین های بدنسازی سخت است و تمرین های آقای استراماچونی که دیگر خیلی سخت است.

 

 

تجربه چنین تمرین هایی را داشته ای؟

هر مربی سبک خودش را دارد ولی تمرین های آقای کرانچار هم وحشتناک سنگین بود. نمی توانم برایتان توصیف کنم چقدر سخت بود.

 

 

بازیکنان قدیمی استقلال می گویند که در ۴ سال گذشته اصلا تمرین بدنسازی انجام نمی دادند.

برای من جالب است که بازیکنان استقلال می گفتند ما چند سال است اصلا بدنسازی درستی نکرده ایم ولی مثل اینکه پاقدم ما خوب بوده است.

 

 

فکر می کنی باشگاه باید در پست دفاع وسط بازیکن بگیرد؟

استقلال ۵ دفاع وسط دارد، میلاد باقری و آرمین سهرابیان مدافعان خوبی هستند، من خودم در پیکان دفاع لیگ یکی بودم که به ترکیب اصلی رسیدم و قطعا بازیکنان جوان هم حرف برای گفتن دارند.

 

 

دوست نداشتی امسال کنار پژمان منتظری بازی کنی؟

آقا پژمان مدافع بزرگی هست و من دوست داشتم از تجربیات ایشان استفاده کنم، فکر نمی کردم ایشان برود و دوست داشتم با ایشان و دانشگر رقابت کنم چون رقابت شیرین است و ما در سپاهان هم چنین رقابتی داشتیم. ایشان بزرگتر تیم بودند و حضورشان برای تیم نعمت بود.

 

 

مدافع مورد علاقه ات در ایران و خارج از ایران کیست؟

من به همه مدافعان ایرانی احترام می گذارم ولی به آقای عقیلی علاقه دارم و به ایشان احترام می گذارم. در خارج از ایران هم فن دایک را دوست دارم.

 

 

* فکر می‌کنی سبک بازی فن‌دایک چه ویژگی‌هایی دارد و اصلا شباهتی در بازی خود با او می‌بینی؟

مطمئنا فاصله خیلی زیادی است، اما فن‌دایک مدیریت بالایی در زمین و خط دفاعی دارد که بزرگترین ویژگی او محسوب می‌شود و ویژگی شاخصی است.

 

* بنظرت حق فن‌دایک هست که توپ طلای ۲۰۱۹ را ببرد؟

با اینکه خیلی به او علاقه دارم، اما مسی یک چیز دیگر است.

 

* مقابل کدام مهاجم در فوتبال ایران از همه بیشتر اذیت شدی؟

مهاجمان خوبی داریم ولی مهاجمی که واقعا سبک بازی او را دوست دارم، آقای شیمبا است؛ به قول ما مدافعان، زبر و زرنگ است و بازی کردن مقابل او واقعا سخت است؛ در مهاجمان ایرانی هم بازیکنان خوبی داریم که نمی‌خواهم نام کسی را ببرم و مهاجمان استقلال، مرتضی تبریزی و روح‌الله باقری را انتخاب می‌کنم؛ تبریزی در ذوب‌آهن خیلی خوب کار می‌کرد، اما وقتی به استقلال رفت، مقابل او قرار نگرفتم؛ در ذوب‌آهن خیلی من را اذیت کرد و روح‌الله باقری هم رفیق صمیمی و ۱۰ ساله من است و در تمرینات مهاجم چغر و بدبدنی بود.

 

 

* بهترین دوستت در استقلال چه کسی است؟
با همه بچه‌ها رفیق هستیم و یک سری بازیکنان که در پیکان با آنها بودم، در استقلال هستند ولی قدیمی‌ترین دوستم روح‌الله باقری است؛ در سیاه جامگان که تیم از لیگ دو به لیگ یک آمد، هم‌تیمی بودیم، طی این سال‌ها با هم ارتباط داشتیم و صمیمی‌ترین دوستم است.

 

* سال قبل برای روح‌الله باقری فصل خوبی نبود؛ فکر می‌کنی امسال شرایط برای او تغییر کند؟

مطمئنا؛ روح‌الله بازیکن خوب و با کیفیتی است؛ شاید از نظر روحی و روانی ضعیف باشد و خودش را ببازد ولی قطعا امسال، فصل خوبی برای او خواهد بود و من هم کمک‌اش می‌کنم تا در کنار هم سال خوبی داشته باشیم.

 

 

* شما و محمد دانشگر علاقه زیادی به حضور در حمله دارید؛ به نظرت چه شرایطی در خط دفاع استقلال پیش می‌آید؟

من دوست دارم در ضربات ایستگاهی به خط حمله کمک کنم؛ در زمان آقای جلالی در فاز هجومی خیلی پا به توپ می‌شدم، اما ایشان اصلا از این اتفاق خوشش نمی‌آمد و می‌گفت باید تمرکزم روی دفاع باشد؛ دفاع را رها می‌کردم و به جلو می‌رفتم و آقای قلعه‌نویی نیز به این موضوع تاکید داشتند؛ الان بیشتر تمرکزم روی دفاع و سازمان دفاعی است؛ دفاع را رها نمی‌کنم تا به جلو بروم ولی در زمان ضربات آزاد اضافه می‌شوم؛ محمد دانشگر هم بازیکن خوب و پا به توپی است؛ باید دید سلیقه و خواسته سرمربی از بازیکن چه چیزی است تا خودمان را با آن هماهنگ کنیم.

 

* عده‌ای معتقد هستند یک مدافع میانی باید روی ضربات هوایی و دیگر روی زمین تمرکز بیشتری کند؛ فکر می‌کنید زوج شما و دانشگر به یکدیگر می‌خورد؟

اینطور نیست چون همه مدافعان میانی باید سرزن و سرعتی باشند و نباید دریبل بخورند؛ ما هم سعی می‌کنیم این آپشن‌ها را داشته باشیم؛ به نظرم سبک بازی ما مشابه هم است ولی فکر می‌کنم من بازیکن دفاعی‌تر و محمد دانشگر هجومی‌تر باشد؛ خودم دوست دارم در کارهای دفاعی، گل نخوردن و سازماندهی خط دفاعی باشم تا اینکه به خط حمله بروم؛ البته به غیر از ضربات ایستگاهی.

 

 

* آینده استقلال را با توجه به شرایط نامشخص پاتوسی، علی کریمی، روزبه چشمی و … چطور می‌بینی؟ شما از تیمی آمدید که فصل گذشته نایب قهرمان شد؛ فکر می‌کنید بتوانید با استقلال قهرمان شوید؟

فلسفه باشگاه بزرگ استقلال قهرمانی در هر سه جام است و هدف ما هم غیر از قهرمانی نیست ولی فکر می‌کنم باید تیم تقویت شود؛ بازیکنان خوبی از دست دادیم و یک سری دیگر باید حفظ شوند؛ البته نمی‌دانم مدیریت باشگاه به چه شکل با آنها درارتباط است و هرکدام برگردند، می‌توانند به تیم کمک کنند؛ به نظرم اگر دو، سه بازیکن به تیم اضافه شوند، شانس زیادی برای قهرمانی داریم؛ استقلالِ امسال ریزش بازیکن زیادی داشت و برای تیمی مثل استقلال این اتفاق خوب نیست؛ پرسپولیس تغییر بازیکن زیادی طی فصول اخیر نداشته و دو، سه بازیکن رفتند و آمدند؛ این مسئله اهمیت زیادی دارد و همه باید متوجه این موضوع باشند که رفت و آمد بازیکن اتفاق خیلی خوبی نیست.

 

 

* به نظرت کدام بازیکن بهترین خرید استقلال در نقل و انتقالات بود؟

نمی‌شود روی کاغذ گفت کدام بازیکن بهترین خرید استقلال بوده و اصلا این مسائل ملاک نیست؛ باید وقتی به زمین می‌روید، ثابت کنید که بهترین بازیکن و خرید چه کسی بوده است؛ من آمده‌ام جزو بهترین بازیکنان تیم باشم و نیامدم که به یک بازیکن معمولی تبدیل شوم؛ هر جایی حضور داشتم، جزو بهترین‌های تیم بودم و در استقلال نیز می‌خواهم این اتفاق برای من بیفتد.

 

 

* بازیکنی هست که در تمرینات استقلال تو را تحت تاثیر قرار داده باشد و به نوعی فکرش را نمی‌کردی که کیفیت بالایی داشته باشد؟

همه بازیکنان استقلال خوب هستند و نمی‌توانم نام بازیکن خاصی را بگویم؛ همه بازیکنان استقلال کیفیت بالایی دارند، به طور جدی تمرین می‌کنند و از روح و ذهن بزرگی برخوردار هستند و امیدوارم با همین شرایط پیش برویم؛ بازیکنان خوبی هم اضافه شدند و نباید اسم ببرم ولی امیدوار هستم به هدفمان که قهرمانی است، برسیم؛ استقلال برای قهرمانی می‌جنگد و به هواداران قول می‌دهیم با تمام توان تلاش خواهیم کرد، کم‌کاری نمی‌کنیم و برای لباس خود می‌جنگیم.

 

* حرف آخر …

از مردم خوب اصفهان، هواداران، کادر فنی، مدیریت و … سپاهان تشکر می‌کنم که در این چند سال برای من زحمت کشیدند؛ تشکر ویژه‌ای هم از باشگاه و هواداران استقلال دارم و امیدوار هستم من را بپذیرند؛ تلاش می‌کنم بهترین بازیکن استقلال باشم و بهترین عملکرد را ارائه دهم؛ خواهشم این است که من را وارد حواشی نکنند چون اصلا اهل این مسائل نیستم؛ دوست دارم تمام تمرکزم روی فوتبال و زندگی‌ام باشد؛ آدمی نیستم وارد حواشی شوم و امیدوارم همه من را کمک کنند.

تلگرام استقلال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.